گنجور

 
اهلی شیرازی

یارب این نخل از چه گلزارست

که گل او همیشه پر بار است

زینت گنبد مقرنس اوست

تکیه گاه سپهر اطلس اوست

خیمه چرخ ازین ستون برجاست

خانه از قوت ستون برپاست

راستی از ز نقش زر کاری

قلم قدرت است پنداری

پای تا سر بشکل گلدسته

رنگ رنگ است گل بر او بسته

راست چون نخل وادی ایمن

دل اهل صفا کند روشن

قامتش چون الف بفال خوش است

راستان راه همیشه حال خوش است

هر که شد راست سرفراز بود

راستی کار سرو ناز بود

هر که دارد هوای بخت بلند

چون ستون گو کمر بخدمت بند

هر که بندد کمر بخدمت دوست

مهتران را هوای خدمت اوست

کار هر کسکه بلندی خواست

بی ثبات قدم نیاید راست

اهلی آزادگی بهمت خواست

سربلندی بپای خدمت یافت