دل کباب از لعل او چون از دلش بیرون کنم
همچو آتشپاره یی چسبیده بر دل چون کنم
ای چو جان جا کرده بر دل گر بتنگی از دلم
خود برون رو جان من من چون ترا بیرون کنم
چرخ بی رحم و تو بد مهر و من از دل در عذاب
از تو نالم یا ز دل یا شکوه از گردون کنم
بر کنم از کوه سنگ و بر دل از جورت زنم
عاقبت از دست جورت کوه را هامون کنم
گر بدوزخ همچنین گریان برندم روز حشر
دوزخ از سیلاب اشک خویشتن جیحون کنم
همچو مجنون همنشینی با من آهو چون کند
شیر اگر با من نشیند دل ز دردش خون کنم
شعله شوق تو آتش در دلم ایشمع زد
خواستم پروانه وش این شعله را افزون کنم
عیب باشد خوبی لیلی ستودن پیش تو
عیب باشد گر حکایت منهم از مجنون کنم
گر چو اهلی پیرم از جور جوانان ای پسر
از که کردم کامرانی کز تو هم اکنون کنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیان گر احساسات عمیق شاعر است که از درد و مشکلات زندگی خود صحبت میکند. او به تقوی و عبادت اشاره میکند و از ناتوانی خود در رعایت آنها میگوید. شاعر خود را مانند مجنون توصیف میکند که از بیسر و سامانی رنج میبرد و در میان مشکلات، به دنبال آرامش و محبت است. او به باغبان (خدا یا یک نیروی بالاتر) اشاره میکند که زندگیاش را تحت تأثیر قرار داده و به او امید میدهد. در نهایت، او به عشق و غم خود میپردازد و خود را به عنوان شخصی عاشق و وفادار به معشوق معرفی میکند.
هوش مصنوعی: دل من از زیباییهای او به شدت آتش گرفته است و اگر بخواهم این آتش را از دل خارج کنم، مثل تکهای آتشین شده است که به دل چسبیده و جدا کردن آن دشوار است.
هوش مصنوعی: ای تو که مانند جان من در دل جای داری، اگر بر دل من تنگی میکنی، از دل من بیرون برو. من چگونه میتوانم تو را از خود بیرون کنم؟
هوش مصنوعی: زمانهای بیرحم است و تو هم نسبت به من بیاعتنا هستی. من از عمق وجودم در عذابم و نمیدانم به کدامیک شکایت کنم: به تو که دلم را آزردهای یا به گردون بیرحم که به این حال و روزم افتادهام.
هوش مصنوعی: از کوه سنگها را جدا میکنم و به دل خود از سختی و فشار تو آسیب میزنم. در نهایت، از زحمت ناشی از تو، کوه را به شورهزار تبدیل میکنم.
هوش مصنوعی: اگر روز قیامت مرا به دوزخ ببرند و در آنجا به قدری بگریم که اشکهای من به اندازهای زیاد شود که جیحون (رودی در ایران) را تشکیل دهد.
هوش مصنوعی: اگر کسی مانند مجنون با من بنشیند، آهو چه خواهد کرد؟ اگر شیر هم در کنار من بنشیند، دل من از درد او خون خواهد شد.
هوش مصنوعی: شوق و علاقهام به تو مانند آتش درونم را میسوزاند و من میخواهم برای این احساس، مانند پروانهای که به آتش نزدیک میشود، بیشتر شعلهور شوم.
هوش مصنوعی: اگر من خوب بودن لیلی را در مقابل تو ستایش کنم، این کار عیب است. همچنین اگر داستان خودم را از مجنون بگویم، این نیز ناپسند به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: اگر مانند اهلی، پیر و فرسوده شدم از ظلم جوانان، پسر، از که باید موفقیت و کامیابی را بخواهم، که اکنون تنها از تو میطلبم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای مسلمانان ندانم چارهٔ دل چون کنم
یا مگر سودای عشق او ز سر بیرون کنم
عاشقی را دوست دارم عاشقان را دوستر
صدهزاران دل برای عاشقی پر خون کنم
سوختم در عاشقی تا ساختم با عاشقان
[...]
آخرای جان جهان تدبیر وصلت چون کنم
چند در چنگ فراقت دیدگان پر خون کنم
افعی زلفت که برزمرد همی غلطد چرا
خیره بروی هر زمان از جزع بر افسون کنم
یکشب ار بینم دو دست خویش طوق گردنت
[...]
آخر ای جان جهان تدبیر وصلت چون کنم؟
چند در چنگ فراقت دیده و دل خون کنم؟
افعی زلفت که بر زمرد همی گردد چرا
خیره بروی هر زمان چون جزع تو افسون کنم؟
یک شب ار بینم دو دست خویش طوق گردنت
[...]
سایه وارم هر شب از سودای زلفت، چون کنم؟
چند گرد خویشتن گه سحر و گه افسون کنم!
از دل بدخوی خود خونابه ای دارم که گر
قطره ای از دل برون ریزم، جگرها خون کنم
تو به بند کشتن من، من بر آن کز دوستی
[...]
دل ز تنهایی به جان آمد ندانم چون کنم
هر زمان از آتش دل دیده را پر خون کنم
ای دو زلف کافرت خود سر فرو نارد به ما
ای نگار ماه رخ گر صد هزار افزون کنم
در شب هجران ز روی چون زر و سیماب اشک
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.