گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اهلی شیرازی

هرگز هوس سایه ام از فر هما نیست

عاشق که بود سایه نشین مرد بلا نیست

کس را نبود این غم جان سوز که ماراست

وین غم همه زان است که کس را غم ما نیست

دارد دل ما از تو تمنای نگاهی

محروم مگر دان دل ما را که روا نیست

در بادیه کعبه مقصود خطرهاست

کس را سر آن ره بجز این بی سر و پا نیست

زین غم به کجا از پی آرام گریزم

آرام کجا هست و غم عشق کجا نیست

جز من سر هر کس که بود بست به فتراک

آن عربده جوراسر این خسته چرا نیست

ای مرغ چمن چند تو در وصل بنالی

بر نعمت دیدار چرا شکر خدا نیست

اهلی به سوی دار نهد سر نه بمحراب

محراب شهیدان بجز از دار فنا نیست