با حسن دوست دل نشکیبد ز داغ عشق
تا شمع حسن هست نمیرد چراغ عشق
موسی صفت ز عشق طلب کن گل مراد
کاین آتشین گلی است که روید ز باغ عشق
عقلش خیال توبه زمهر بتان بود
ک گنجد این خیال غلط در دماغ عشق
پروا نمیکنیم به عیش و فراغ کس
ما را مگر کم است نشاط و فراغ عشق
اهلی بسوز کاتش دوزخ بود حرام
بر هر دلی که سوخته باشد ز داغ عشق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
غیر از می جنون، نرساند دماغ عشق
جز موی سر، فتیله نخواهد چراغ عشق
شورم ز تندگویی ناصح شود فزون
صرصر چو روغن است مرا در چراغ عشق!
در نسخه جمال تو بس نکته هاست درج
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.