در کوی تو تا کس قدم از ما ننهد پیش
ما سر بنهادیم که کس پا ننهد پیش
المنه لله که ز عشق تو رسیدیم
جایی که کسی پای از آنجا ننهد پیش
قسمت مگر این بود که از جام وصالت
جز خون جگر عشق تو ما را ننهد پیش
نقش ملک اندازه نقاش نباشد
تا صورت آن چهره زیبا ننهد پیش
اهلی نشود شاد کس از صورت شیرین
فرهاد صفت کوه غمی تا ننهد پیش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار از عمق احساسات خود نسبت به معشوق سخن میگوید. او میگوید که اگرچه غم و اندوهی در دلش وجود دارد، اما معشوق باید از این موضوع بیخیال باشد و خود را از آلودگیها دور نگه دارد. شاعر به تمایز میان پاکی و آلودگی اشاره میکند و حتی به این نکته میپردازد که عشق معشوق میتواند عمری را به طولانیتر کند. تصویرهای زیبایی از ماه و گل به کار میرود تا احساسات عاشقانه را به تصویر بکشد. در نهایت، شاعر به آرامش دل اشاره میکند و از معشوق میخواهد که در کنار زیباییهای خود، بر غمها فائق آید و آسوده باشد.
هوش مصنوعی: در محله تو، هیچکس جرئت نمیکند که به سمت ما بیاید، اما ما با خضوع و وقار، سر تسلیم فرود آوردیم، زیرا هیچکس نمیتواند به ما نزدیک شود.
هوش مصنوعی: سپاسگزارم از عشق تو که ما را به مکانی رسانده که کسی جرات ورود به آنجا را ندارد.
هوش مصنوعی: آیا سرنوشت ما این طور رقم خورده بود که از شادی و وصال تو تنها درد و رنج عشق را برای ما باقی بگذارد؟
هوش مصنوعی: تصویر ملک به اندازهای که نقاشی میتواند بکشد نیست، تا زمانی که آن زیبایی را در جلو قرار ندهد.
هوش مصنوعی: هیچکس از زیبایی و شیرینی چهرهی فرهاد شاد نمیشود، مگر اینکه کوهی از غم را بر دوش نهد و با آن روبهرو شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اشکم قدم آبله فرسا ننهد پیش
تا رفتن دل پای تقاضا ننهد پیش
دل سجده فروش سرکویی است کز آن جا
خاکم همهگر آب شود پا ننهد پیش
کیفیت یادت ز خودم میبرد آخر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.