سرو قدان که دل از عاشق محتاج برند
یوسف از چاه برآرند و بمعراج برند
گلرخانی که برند از دل ما صبر و قرار
جان بی صبر مرا همره خود کاج برند
صبر و هوش و دل و دین رفت همین حالی ماند
که بیک عشوه مستانه بتاراج برند
دیده کز هجر کمان ابروی خود گشت سپید
کی بود کز پی تیرش سوی آماج برند
مرد منصوبه شطرنج جهان اهلی نیست
کاین حریفان دغل دست ز لیلاج برند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.