روزی که قدسیان گل آدم سرشته اند
جان مرا و مهر تو باهم سرشته اند
از رشک آنکه با همه کس جلوه میکنی
در خون یکدگر همه عالم سرشته اند
حور و پری بخواب نه بیند فرشته هم
این چاشنی که با گل آدم سرشته اند
هرگز ندیده ام نمکین صورتی چو تو
آری بدین نمک گل کس کم سرشته اند
کس نیست در جهان که ندارد دل خوشی
اهلی دل من است که با غم سرشته اند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.