عاشق دلریش را زخم تو مرهم دهد
مرده دلانرا شفا عیسی مریم دهد
صید خودم از چه کرد چشم تو کز من رمید
آهوی چشم خوشت بازی آدم دهد
صد گل راحت دمد از پی هر خار غم
ناله ز زخمی مکن کانهمه مرهم دهد
تلخی غم عاقبت کام تو شیرین کند
آنکه می تلخ داد نقل وفا هم دهد
گر تو بغم راضیی شادی و محنت یکی است
شاد شو از داد دوست گر همه ماتم دهد
می به طلب کم دهد، ساقی بدخوی را
گر تو طلب کم کنی جام دمادم دهد
هرکه چو اهلی شناخت قیمت حسن تو را
یکسر موی ترا کی بدو عالم دهد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.