گنجور

 
اهلی شیرازی

کار ما عشق است و مارا بهر آن آورده اند

هر کسی را بهر کاری در جهان آورده اند

اینهمه افسانه کز فرهاد و مجنون ساختند

شرح حال ماست یکی یک در بیان آورده اند

عاشقانرا عشق اگر چونشمع میسوزد رواست

تا چرا سوز نهان را بر زبان آورده اند

آندو لعل لب که جان بخشید چون آب حیات

در سخن صد همچو عیسی را بجان آورده اند

در طریق عاشقی اهلی ز کشتن چاره نیست

خوش بر آ، کامروز ما را در میان آورده اند