نوبهار آمد چو گل رخها ز می خواهد شکفت
من که امروزم گلی نشکفت کی خواهد شکفت
من نه آن مرغم که از بوی گلم دل وا شود
گر گل من بشکفد از بوی وی خواهد شکفت
گر هوای نوبهار اینست گلهای مراد
دمبدم خواهد دمید و پی به پی خواهد شکفت
مطربا گر بانگ نی زینگونه بیخود سازدم
بس گل رسواییم زین بانگ نی خواهد شکفت
همچو گل در غنچه است آن شوخ و اهلی را کشد
آه از آن روزی کز آب و رنگ می خواهد شکفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بهار و شکفتن گلها اشاره میکند و از زیباییهای آن میگوید. او خود را به عنوان گلی میبیند که هنوز نشکفته و دلش میخواهد که شکوفا شود. شاعر بیان میکند که این شکفتن به بوی گل و هوای بهار وابسته است و اگر این شرایط فراهم باشد، گلها بهطور مداوم شکوفا خواهند شد. همچنین، او به صدای نی اشاره میکند و میگوید که این صدا نمیتواند گلهای رسوایش را شکوفا کند. در پایان، او به روزی میاندیشد که زیبایی و رنگ گلی به شکوفایی برسد.
هوش مصنوعی: بهار تازه فرا رسید و زیباییها مانند گلها نیاز به نوشیدن شراب دارند. اما من امروز که مانند گلی پژمردهام، نمیدانم چه زمانی فرصت شکوفایی پیدا خواهم کرد.
هوش مصنوعی: من آن مرغی نیستم که با بوی گل از عشق و جذابیت دل ببندم. اگر گل من به شکوفه بنشیند، فقط با بوی گل من میتواند شکوفا شود.
هوش مصنوعی: اگر هوا بهاری باشد، گلهای آرزو مداوم شکوفا خواهند شد و به تدریج باز خواهند شد.
هوش مصنوعی: ای نوازنده، اگر با صدای نی اینچنین مست و شادابم کنی، همه گلها و زیباییها از رسوایی من خواهند شکفت.
هوش مصنوعی: دوست شاداب و پرانرژی مانند گلی است که در غنچه به سر میبرد و با حسرت از روزی یاد میکند که بتواند بهخوبی و با رنگ و شکل زیبا شکوفا شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.