دل زنده شوم چون نگرم سیم تنان را
جان تازه کند دیدن بت برهمنان را
عاشق که در آتش نرود چون زن هندو
نامش ننهی مرد که ننگ است زنان را
در خیل بتان چشم تو تا زد مژه برهم
بشکست بیک غمزه صف صف شکنان را
چون لاله بجز داغ وفا هیچ نیابی
گر چاک کنی سینه خونین کفنان را
صد جامه شود همچو گل از شوق تو پاره
گر مست کند بوی تو گل پیرهنان را
زاهد صفت آدم نبود هر که نخواهد
حلوای نبات لب شیرین دهنان را
چون بلبل از اوصاف گل روی تو اهلی
نگذاشت ز مستی بسخن هم سخنان را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.