گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اهلی شیرازی

بکوی میکده آخر سبوی ما بشکست

میان مغبچگان آبروی ما بشکست

بکام تشنه ما بود شربت دیدار

فلک بدست ستم در گلوی ما بشکست

گذشته بود ز حد آرزو پرستی ما

خلیل عشق بت آرزوی ما بشکست

بکنج صومعه بودیم مست هی هی ذکر

درآمد آن صنم و های هوی ما بشکست

چه جای مستی و دیوانگی و بی باکی است

کنون که سنگ ملامت سبوی ما بشکست

کرشمه یی که مه نو بر آسمان میکرد

بگوشه نظری تند خوی ما بشکست

دگر حکایت مجنون که بشنود؟ اهلی

کنون ک معرکه اش گفتگوی ما بشکست