بس شکل خوب چرخ کشید و خراب ساخت
تا صورتی بشکل تو ای آفتاب ساخت
آه از شرار آتش غیرت که لعل تو
با هرکه خوردمی جگر من کباب ساخت
تا در کمین مرغ دل کیستس که باز
صیادوار چشم تو خود را بخواب ساخت
خونم که ریخت غمزه مست تو بیگنه
چشم خوشت بهانه خیال سراب ساخت
جایی رسید قصه اهلی که راز او
پیر و جوان ترانه چنگ و رباب ساخت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن چشم نیمه مست جهانی خراب ساخت
دلها بسوخت تیمی و نیمی کباب ساخت
صیاد وار غمزة شوخش ز زلف و خال
بنهاد دام و دانه و خود را به خواب ساخت
شرمنده اند از رخ زیباش نو خطان
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.