آن بت که قبله دل عشاق روی اوست
هرجا که هست روی دل ما بسوی اوست
ای دل چراغ دیده تاریک بر فروز
تا خانه روشن از اثر شمع روی اوست
من خاک کوی او نفروشم بآب خضر
سرچشمه حیات هم از خاک کوی اوست
چون هرکه هست آرزویی دارد از جهان
دل را گناه چیست گرش آرزوی اوست
بی روی و موی او نه شبم خوش نه روزهم
چون روز و شب مراد دلم روی و موی اوست
یعقوب نور دیده دهد بوی یوسفش
وین نور دیده زندگی ما ببوی اوست
اهلی حیات وصل کند جستجو چو خضر
مقصود ازین حیات همین جستجوی اوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.