ای با سگت فرشته دم از بندگی زده
تنها نه او که هرکه دم از زندگی زده
پیش رخ تو گل نشکفت بلکه باغ
آتش بنو بهار ز شرمنگی زده
مه با تو بر نیاید از آنرو هلال شد
یعنی که حلقه بر در درماندگی زده
در کوی عشق افسر جم باد می برد
خرم کسی که لاف سر افکندگی زده
اهلی تو کیستی که در محرمی زنی
در حضرتی که کعبه در بندگی زده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.