دارد رقیب بهر تو چشم حسد به من
کاری مکن که کار کند چشم بد به من
گردون ز آستان توام گو مکن جدا
زان روز که اینقدر ز جهان میرسد به من
سر در سر خیال تو خواهد شدن مرا
این قصه گفته است خیال تو خود به من
من قانعم به یک نگه از سرو قامتت
بنما ز دور یک نظر ای سرو قد به من
اهلی ز بیکسی چه غم ار دشمنم بسی است
غمخوار بیکسان برساند مدد به من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.