قد بین و رخ ببین و لب جانفزا ببین
آن چشم مست و آن نگه دلربا ببین
اجزای حسن او همه یک یک نگاه کن
وانگه بیا و حال من مبتلا ببین
من زارتر ز صورت مجنونم از غمش
هر کس که باورش نشود گو بیا ببین
ای مست ناز چند بخشم نظر کنی
یکره مرا بگوشه چشم رضا ببین
جور تو ذره وار ببادم اگر دهد
یکذره از تو روی نتابم وفا ببین
بر روی دوست سجده اهل نظر رواست
زاهد درین میانه تو روی خدا ببین
اهلی کدورتی که تو داری ز خامی است
عاشق شو و چو شمع بسوز و صفا ببین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بگشای چشم مرحمت و حال ما ببین
بر جان من ز جور فراقت جفا ببین
حالم عظیم ناخوش و دردم ز غم به دل
هستی طبیب دل تو به دردم دوا ببین
معنی نداند آنکه کند عیب در غمم
[...]
کای مونس شکستهدلان، حال ما ببین
ما را غریب و بیکس و بیآشنا ببین
اولاد خویش را که شفیعان محشرند
در ورطهٔ عقوبت اهل جفا ببین
در خُلد، بر حجابِ دو کونْ آستین فشان
[...]
افشان خال بر رخ آن دلربا ببین
در روز اگر ستاره ندیدی بیا ببین
با غیر التفات نماید به رغم من
در مدعی نظر کن و در مدعا ببین
بیمار را چو پرسش بیمار رسم نیست
[...]
دلها فتاده در پی آن دل ربا ببین
سلطان ز پیش و لشکرش اندر قفا ببین
شکر گدای آن لب شکرفشان نگر
عنبر غلام آن سر زلف دوتا ببین
بر خال چهره زلف کجش را نگون نگر
[...]
خم غدیر پر زالهی شراب بین
وزاین شراب جان مخالف کباب بین
نی اندر این خم آیت نیل از صواب بین
برقبطیش زخون و بسبطی زآب بین
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.