مه من که هرگز گزندت نه بینم
فراق توام سوخت چندت نه بینم
بصد سر و نازم اگر دیده افتد
یکی همچو قد بلندت نه بینم
به پایت چه ریزم که چیزی ندارم
بجز جان و آنهم پسندت نه بینم
چه چابک سواری که نازک غزالی
نیابم که صید کمندت نه بینم
تو آنشمعی ایشوخ بی چشم زخمی
که جز جان اهلی سپندت نه بینم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.