سخن نگفته بهم جنگ و ماجرا داریم
عجب حکایت و حرفیست اینکه ما داریم
دل من و تو بهم آشنایی دارند
من و تو اینهمه بیگاننگی چرا داریم
نظر بهمت ما کن مبین بکسوت فقر
که زیر خرقه پشمینه کیمیا داریم
خبر ز حال درون ناله میدهد گاهی
وگرنه ما خبر از حال خود کجا داریم
ترا خدای نگیرد بکشتن اهلی
برآر تیغ که ما دست بر دعا داریم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به احساسات خود و دشواری‌هایی که در رابطه با معشوق دارد، اشاره می‌کند. او از منعت از دوستان صحبت می‌کند و می‌گوید که خود نیز گرفتار عشق شده و نمی‌تواند دیگران را از این احساس منع کند. همچنین به دوری از معشوق اشاره می‌کند و می‌گوید که اگر دور باشد، او را با زبانی خاص به یاد می‌آورد. شاعر بیان می‌کند که با وجود دوری، به یاد معشوق، صبر می‌کند و ارزش یک لبخند او را فراموش نمی‌کند. در نهایت، شاعر می‌گوید که نمی‌تواند به دیگری بخواهد که عشق را بفهمد، چرا که خود نیز در این عشق دیوانه شده است.
هوش مصنوعی: ما درگیری و جنجال‌هایی داریم که هیچ کلامی از آنها نرانده‌ایم، واقعاً داستان و موضوع جالبی است که در میان ما وجود دارد.
هوش مصنوعی: دل من و تو با هم ارتباط نزدیک دارند، پس چرا ما اینقدر بیگانه و دور از هم هستیم؟
هوش مصنوعی: به تلاش و همت ما توجه کن و به ظاهری که ناشی از فقر است، نگاه نکن. زیرا زیر پوشش زیبا و زحمت‌کش ما، گنجینه‌ای از ارزش‌ها و استعدادها نهفته است.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات از درون خود ناله‌ای به گوش می‌رسد که خبر از حال ما میدهد، وگرنه ما خودمان از وضعیت درونی‌مان بی‌خبر هستیم.
هوش مصنوعی: نترس، خداوند تو را نمی‌کشد. اگر کسی را بکشی، تیغ را بلند کن؛ چون ما فقط دستمان به دعا گشوده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
وفای وعده گمان از تو بی‌وفا داریم
کمال ساده‌دلیهاست اینکه ما داریم
ز هم برای چه بیگانه‌وار می‌گذریم
اگر نه بیم سخنهای آشنا داریم
ز آشنایی ما عالمی خبر دارند
[...]
معرفی ترانه‌هایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیه‌ای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیه‌گذاری باید در گنجور نام‌نویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.