چند از هوس آن لب چون قند بسوزم
گر سوختنی هم شده ام چند بسوزم
مگذار که از تلخی آن گریه جانسوز
در حسرت آن لعل شکر خند بسوزم
دل نامزد عشق کسان ساخته جانرا
در آتش تو بهر زبان بند بسوزم
دور از تو همان به که جنونم برد از هوش
ورنه چو شوم بی تو خردمند بسوزم
اهلی دهدم پند که کم سوز ز مهرش
ترسم که اگر سوزم ازین پند بسوزم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.