چو پوربنی پال یی چاره شد
حصار اندرون در پی چاره شد
سر برج و بارو چو لشکر بدید
ز پیروزی و بخت خود دل برید
بگفتا دگر، روز من شد تباه
نه یار و نه یارو نه گنج و سپاه
شبانه یکی آتشی بر فروخت
خود و خانواده همه پاک سوخت
همی در سرای خود آتش فکند
ز کژی بابش بد آید بسر
به آتش بسوزد همه خانمان
چو بد کرده باشد سر دودمان
وگر نیک رفتار باشد بدهر
کسانش بنیکی بیاند بهر
چو فرزند خوددوست دارای بسی
نباید نمائی بدی با کسی
بنی پال بد کرد و پورش بسوخت
همان آتش خیره خود بر فروخت
هو خشتر چو بشنید کردار او
از آن آتش گرم و رفتار او
غمین گشت لیکن ز پیکار دست
زکشتار آن بینوایان به بست
نگه کرد دروازه را باز یافت
بفرمان او خیلی لشکر شتافت
وزین روی مردان آشوریان
همه سر برهنه خمیده میان
سوی شاه ایران نهادند روی
ز تسلیم و تختش همی گفتگوی
شه ماد و بابل دوشاه جوان
فکندند از دست تیغ و سنان
چو تسلیمشان شد قبول دو شاه
ز بهر شهان بر گشادند راه
دگر منقرض گشت آشوریان
زبابل بشد نیم و نیم آریان
چنین گفته شد بین دو شهریار
که مارا باید در این کار قرار
چو بر نینوا شاه لشکر کشید
زبالای دجله به ایران رسید
فلسطین و سوریه و بین نهر
شه بابل از آن همی جست بهر
چو شد کار آشوریان ساخته
همی بومشان گشت پرداخته
شه ماد با فتح و با فرهی
سوی هکمتانه بشد بابهی
شه بابل آمد به همراه او
که بودند باهم چنان نیک خو
چنان دوست گشتند باهم دوشاه
که از بابل آمد به ایران براه
بشد دختر شاه را خواستگار
برای پسر خواست آن تاجدار
چو بخت النصر پور آن شاه بود
جوان بود و هم در خورگاه بود
شهنشه پذیرفت خواهش از او
بدو داد آن دختر ماهرو
چو دختر باو داد آن شهریار
بشد رشته دوستی استوار
ببابل ببردند چون دخت شاه
سر شاه بابل بر آمد بماه
باندک زمانی شهنشاه ماد
کمر بست و بسیار کشور گشاد
به تسخیر لیدی هوش کرده شاه
بگفتا منم شاه بافر و جاه
کنون بابدم نیک رائی کنم
از این بیش کشور گشائی کنم
همی بود در فکر تسخیر آن
نمی بافتی فرصتی آن چنان
چو یک روز گفتند با شهریار
که چند از سکاهای بی اعتبار
بکشته سه تن از جوانان ماد
به لیدی پناهنده گشتند و شاد
هو خشتر چو بشنید خوداین خبر
بگفتا کشم لیدیان سربسر
پیامی فرستاد بر لیدیان
سکاها که هستند از آریان
زمادی بکشتند ایشان سه تن
به لیدی نهان کرده خود جان و تن
فرستیده آن ناکسان نزد من
که از خاک تیره کنمشان کفن
وگرنه نمایم چنان جنگ و جوش
که مادی ز لیدی بر آرد خروش
چو این پیک آمد بر شاه سارد
پیام شهنشاه بر وی گشاد
شه لیدیان گفت من جنگ را
گزینم اگر، به که این ننگ را
چو آمد چنین پیک بر شاه ماد
خبر از شه لیدی و جنگ داد
شهنشه بر آشفت و گفتی سپاه
ببینید سان و بپوئید راه
چو لشکرشد آماده کارزار
زمین زیر پای هزاران هزار
سوار و پیاده همی با شکوه
برفتند از دشت و صحرا و کوه
بدشتی دو لشکر بهم چون رسید
زغو غایشانگوشها بر درید
همی جنگ کردند با یکدگر
نه این را شکست و نه آنرا اظفر
چوشش سال این جنگ بددرمیان
همی بود بر هر دو لشگرزیان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: داستان دربارهای دو شاه، یکی از ماد و دیگری از بابل است که پس از تسلیم آشوریان، روابط دوستانهای برقرار میکنند. پوربنی پال، شاه آشور، پس از دیدن شکست و از دست دادن سپاهش، به آتش سوزی میافتد و خانوادهاش را نابود میکند. هوخشتره، شاه ماد و دختر شاه بابل را به همسری میگیرد و این دو شاه با هم دوستی عمیقی برقرار میکنند. بعدها، هوخشتره به فکر گسترش قلمرو خود میافتد و به لیدی، جایی که سکاها به آن پناهنده شدهاند، لشکرکشی میکند. در این میان، جنگی طولانی و سخت بین ماد و لیدی در میگیرد که به هیچ نتیجهای نمیرسد و هر دو طرف متحمل زیان میشوند.
هوش مصنوعی: وقتی که کمبودی وجود نداشته باشد، به راحتی میتوان تمامی مشکلات را حل کرد و در این حالت، تمامی موانع داخلی نیز به آسانی برطرف میشوند.
هوش مصنوعی: هنگامی که از بالای قلعه و بارو به تماشای لشکر پرداخت، دلش از شادمانی و پیروزی و بخت خوب به وجد آمد.
هوش مصنوعی: او گفت که روز من خراب شده است، نه یار و دوستی دارم و نه ثروتی و نه نیرویی در کنارم.
هوش مصنوعی: در یک شب، شخصی آتشی روشن کرد و خودش و تمام اعضای خانوادهاش در آتش سوختند.
هوش مصنوعی: در خانهاش آتش میافروزد، زیرا بدی کردار پدرش بر او اثر گذاشته است.
هوش مصنوعی: اگر کسی خانوادهاش را دچار مشکل کرده باشد، باید عواقب کارهایش را ببیند و این باعث ویرانی خانه و کاشانهاش خواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر کسی در دنیا با نیک رفتاری زندگی کند، دیگران نیز به نیکی درباره او فکر خواهند کرد.
هوش مصنوعی: اگر فرزند خوب و مهربانی داشته باشی، نباید با دیگری بدرفتاری کنی.
هوش مصنوعی: بنی پال کارهای بدی انجام داد و پسرش را به آتش کشید. همان آتشِ خشم و بدی که خودش ایجاد کرده بود، نهایتاً خودش را نیز خواهد سوزاند.
هوش مصنوعی: وقتی هوخشید به رفتار و کردار او پیبرد، احساس کرد که او همچون آتش داغ و پرحرارت است.
هوش مصنوعی: غمگین شد، اما از جنگ و درگیری دست برداشت تا به آن بیچارگان آسیب نرساند.
هوش مصنوعی: او به دروازه نگریست و متوجه شد که به فرمان او، شمار زیادی از سربازان به سرعت در حال حرکت هستند.
هوش مصنوعی: مردان آشوری، با سرهای برهنه و در حالی که خمیدهاند، به این دلیل که به نشانه احترام و خضوع در برابر قدرت و عظمت چیزی یا کسی، سرشان را پایین آوردهاند.
هوش مصنوعی: به سمت پادشاه ایران روی آوردند و با ادب و فرمانبرداری به او سلام کردند و درباره تخت و مقامش صحبت کردند.
هوش مصنوعی: دو پادشاه جوان از سرزمین ماد و بابل به دست جنگ و نبرد دچار شدند.
هوش مصنوعی: زمانی که دو شاه به خاطر بزرگان و مسئولان تسلیم شدند، مسیر را برای آنها گشودند.
هوش مصنوعی: آشوریان از بابل ناپدید شدند و تقسیم شدند به دو نیمه، یکی از آنها آریان بود.
هوش مصنوعی: دو پادشاه با هم صحبت کردند و تصمیم گرفتند که در این موضوع خاص، نیاز است که ما نیز در این کار مشارکت داشته باشیم.
هوش مصنوعی: وقتی که شاه با سپاهش از بالای رود دجله به نینوا رسید، به ایران رسید.
هوش مصنوعی: شاعر در این بیت به مکانهای تاریخی و جغرافیایی اشاره میکند، جایی که فلسطین، سوریه و بینالنهرین (منطقهای که شامل بابل میشود) را نام میبرد. او به دنبال آنها است و شاید به جستجو و کشف ارزشهای فرهنگی و تاریخی این سرزمینها اشاره دارد.
هوش مصنوعی: زمانی که کار آشوریان تمام شد، سرزمینشان به خوبی آماده و پر رونق گشت.
هوش مصنوعی: شاه ما با اقتدار و نیکویی به سوی فراست و حکمت حرکت کرد.
هوش مصنوعی: پادشاه بابل به همراه افرادی که با او بودند، به خوبی و نیکی رفتار کردند.
هوش مصنوعی: دو دوست به قدری با هم صمیمی و نزدیک شدند که مانند دو پادشاهی شدند که از بابل به ایران سفر کردهاند.
هوش مصنوعی: یک خواستگار برای پسر پادشاه به خواستگاری دختر شاه آمد.
هوش مصنوعی: بخت النصر، فرزند آن پادشاه، جوان و در کنار سفره بود.
هوش مصنوعی: پادشاه درخواست او را پذیرفت و به او آن دختر زیبا را داد.
هوش مصنوعی: وقتی آن پادشاه دخترش را به همسری او داد، رابطه دوستی محکم و استواری میان آنها برقرار شد.
هوش مصنوعی: بابل را بهخاطر بردن دختر شاهش گرفتند و سر شاه بابل مانند ماه نمایان شد.
هوش مصنوعی: مدتی کوتاه، شاه ماد با اراده قوی تصمیم گرفت و بلافاصله سرزمینهای وسیعی را تحت تسلط خود درآورد.
هوش مصنوعی: شاه با هوش و قدرتی که دارد، به تسخیر لیدی در آمده و میگوید: من همان پادشاه بزرگ و با افتخار هستم.
هوش مصنوعی: اکنون با اندیشه خوبم تصمیم میگیرم و از این به بعد به گسترش مرزها میپردازم.
هوش مصنوعی: در ذهن خود درگیر تسلط بر آن چیز بودی و برای چنین فرصتی تلاش نکردی.
هوش مصنوعی: روزی گفتند به پادشاه که تعدادی از سکاها (قومهایی که کم اعتبار بودند) وجود دارند.
هوش مصنوعی: سه جوان از قوم ماد که کشته شده بودند، به سرزمین لیدی فرار کردند و در آنجا خوشحال شدند.
هوش مصنوعی: وقتی هوخشتره این خبر را شنید، گفت که من تمامی لیدیان را جمع میکنم.
هوش مصنوعی: پیامی به سکاها که لیدیانی هستند، ارسال شد که این افراد از نژاد آریایی هستند.
هوش مصنوعی: سه نفر از آنان در سرزمین لیدیا به قتل رسیدند و جسم و روح خود را پنهان کردند.
هوش مصنوعی: افرادی که از طبقه پایین و بیارزشی هستند به سمت من فرستاده شدهاند تا من با خاک سیاه، خودشان را دفن کنم.
هوش مصنوعی: اگر اینگونه پیش نروی و به من توجه نکنی، جنگ و شور و هیجانی به راه میاندازم که حتی نر مادری از ترس به صدا درآید.
هوش مصنوعی: وقتی این پیامرسان به شاه سارد رسید، پیام پادشاه بزرگ را برای او باز کرد.
هوش مصنوعی: شَه لیدیان میگوید: من جنگ را انتخاب میکنم، زیرا این ننگ و رسوایی را نمیخواهم تحمل کنم.
هوش مصنوعی: وقتی این پیام به شاه ماد رسید، خبر از لیدی و جنگ را آورد.
هوش مصنوعی: پادشاه خشمگین شد و گفت: ببینید که سپاه چگونه به صف ایستاده و راه را میپیماید.
هوش مصنوعی: وقتی که نیروها برای نبرد آماده میشوند، زمین زیر پای هزاران نفر به شدت متزلزل و درگیر میشود.
هوش مصنوعی: افراد در حال حرکت با زیبایی و شکوه از دشتها، صحراها و کوهها عبور کردند.
هوش مصنوعی: وقتی که دو لشکر به هم نزدیک شدند، از صدای سر و صدای غوغای آنان، گوشها پاره شد.
هوش مصنوعی: آنها با یکدیگر جنگیدند، نه یکی پیروز شد و نه دیگری مغلوب گردید.
هوش مصنوعی: پس از سالها جنگ سخت و دشوار، خسارات و زیانهای زیادی بر هر دو طرف نبرد وارد شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.