آنکه درگاهش با چرخ همی گوید
نه مرا مانی و نه با تو رقیبستم
که تو مطموره بیدادی و من دایم
ملجا خائف و ما و ای غریبستم
ای خداوند پی مدح تو در محضر
من یکی شاعر دانای لبیبستم
که گهر ریزم و از غالیه دان خیزم
مشک تر بیزم و با نفخه طبیبستم
همه دانند ز قحطانی و عدنانی
بعد اما بعد این بنده خطیبستم
گر ادیبم بممالک شمری شاید
که ممالک را من نیک ادیبستم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر با خداوند صحبت میکند و از جایگاه خود به عنوان یک شاعر و خطیب صحبت میکند. او احساس میکند که در برابر محبوبیت و قدرت خداوند، هیچ چیز نیست و در عین حال خود را یک شاعر آگاه و دانا میداند که به خلق شعر و مدح میپردازد. همچنین به نیکویی و هنر خود در ادبیات اشاره میکند و میگوید که در ممالک، او را به عنوان یک ادیب خوب میشناسند. شاعر در نهایت بر این نکته تأکید میکند که با وجود قدرت خداوند، او نیز جایگاهی در ادبیات و مدح دارد.
هوش مصنوعی: کسی که در درگاهش سخن از چرخش زمان میگوید، نه اجازه میدهد که من را رها کنی و نه با تو در رقابت است.
هوش مصنوعی: تو به بیدادگریهای خود ادامه میدهی و من همیشه در حال ترس و ناامنی هستم. ما هر دو در میان اضطراب و غم غریبی به سر میبریم.
هوش مصنوعی: ای خدای مهربان، من در حضورت به ستایش تو مشغول شدهام و یکی از شاعران دانا و هوشمند هستم.
هوش مصنوعی: من به دیگران زیبایی و ارزش میافزایم و از دنیای زر و زیورِ خود بیرون میآیم. بوی خوشی را میپراکنم و با نفسی که از طبیعت دارم، زندگی میبخشم.
هوش مصنوعی: همه میدانند که اختلافاتی بین قبائل قحطانی و عدنانی وجود دارد، اما بعد از این مسائل، من خودم را به عنوان یک خطیب معرفی میکنم.
هوش مصنوعی: اگر من نویسندهای هستم در کشور شمر، شاید بتوانم کشورها را به خوبی وصف کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.