گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
ادیب الممالک

عمید سلطنه سردار امجد آنکه ندید

دو چشم گیتی چون او یکی سپهبد راد

دو چیز بنده فرمان اوست خامه و تیغ

دو چیز زنده بگفتار اوست دانش و داد

از آن دو چیز شود پایه هنر ستوار

ازین دو چیز بود خانه خرد آباد

بدان دو خرگه بیداد را زند آتش

بدین دو بنگه فرهنگ را نهد بنیاد

هزار آزاد او را بمهر بنده شود

هزار بنده زبند ستم کند آزاد

امیدوار چنانم ز کردگار جهان

که جاودانه تنش زنده باد و جانش شاد

 
 
 
رودکی

جهان به کام خداوند باد و دیر زیاد

برو به هیچ حوادث زمانه دست مداد

درست و راست کناد این مثل خدای ورا

اگر ببست یکی در، هزار در بگشاد

خدای عرش جهان را چنین نهاد نهاد

[...]

کسایی

خدای عرش جهان را چنین نهاد نهاد

که گاه مردم ازو شادمان و گه ناشاد

مباش غمگین یک لفظ یاد گیر لطیف

شگفت و کوته ، لیکن قوی و با بنیاد

فرخی سیستانی

یمین دولت شاه زمانه با دل شاد

بفال نیک کنون سوی خانه روی نهاد

بتان شکسته و بتخانه ها فکنده ز پای

حصارهای قوی بر گشاده لاد از لاد

هزار بتکده کنده قوی تر از هرمان

[...]

قطران تبریزی

همی ستیزه برد زلف یار با شمشاد

شگفت نیست گر از وی همیشه باشم شاد

گهی بپیچد و بستر بسیجد از دیبا

گهی بتازد و زنجیر سازد از شمشاد

ز قیر بر گل خندان هزار سلسله بست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه