ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۰۲

عمید سلطنه سردار امجد آنکه ندید

دو چشم گیتی چون او یکی سپهبد راد

دو چیز بنده فرمان اوست خامه و تیغ

دو چیز زنده بگفتار اوست دانش و داد

از آن دو چیز شود پایه هنر ستوار

ازین دو چیز بود خانه خرد آباد

بدان دو خرگه بیداد را زند آتش

بدین دو بنگه فرهنگ را نهد بنیاد

هزار آزاد او را بمهر بنده شود

هزار بنده زبند ستم کند آزاد

امیدوار چنانم ز کردگار جهان

که جاودانه تنش زنده باد و جانش شاد