مه من که خورشید گردون غلامش
بگل پای سرو اندرون از خرامش
دو ابروی پیوسته اش با دو عارض
دو ماه نواست و دو بدر تمامش
دل از سنگ سازد تن از سیم سازد
که سنگ رخام است در سیم خامش
کسی که ز لعلش چشد آب حیوان
اگر درکشد باده بادا حرامش
پری را نبود این اطاعت همانا
فرشته است یا خود فرشته است مامش
کسی کو فتد دور از آن روی و گیسو
نه پیداست روزش نه پیداست شامش
کند مشک سائی نسیم سحرگه
چو ساید بر آن طره مشک فامش
شگفتم بسی زان سرین شد که گوئی
همی در قعود آورد از قیامش
مرا کرده چون دال کوژ و دژم قد
الف قدی از زلفکان چو لامش
مرا آن پی هر چه دشنام گوید
ببوسی از آن لب کشم انتقامش
وگر سرکشی سازد این بت نمایم
باقبال میر جوان بخت رامش
خداوند نام آوران کز بزرگی
بگردون درافکند آوازه نامش
چمن شاد و خرم ز خوی لطیفش
فلک مست و سرخوش ز انعام عامش
تبارش بزرگ و نژادش خجسته
ستوده عصام است و محکم عطامش
بهر کار یزدانش یارست ازیرا
بهر کار باشد بحق اعتصامش
کمیتش چو سر برکند از صطبلش
حسامش چو دم برکشد از نیامش
ببرد همی از پس غرم سمش
بدرد همی بر تن ببر خامش
خروشنده رعدی است گوئی کمیتش
درخشنده برقی است گوئی حسامش
زمام فلک گر نبودی بدستش
یکی بختئی بد گسسته زمامش
نگویم که تیر است تنها دبیرش
که کیوان پیر است هندوی بامش
سپهر ای بسا دیه نام آوران را
درین گردش دوره صبح و شامش
ولیکن نبوده است چون میر اعظم
نه بهرام گورش نه دستان سامش
کجا مهر تابش کند جز بخاکش
کجا چرخ گردش کند جز بکامش
چو دولت فراهم شد از اقتدارش
چو ملکت منظم شد از اهتمامش
شهنشه فرستاد تشریفی از نو
که پوشد به پیکر امیر نظامش
خداوند تشریف را پیشرو شد
بسر هشت و شایسته دید احترامش
یکی جشنی آراست فرخ که میران
ستادند یکبارگی در سلامش
بپیروزی آن را بپوشید در تن
که شهدی فزون ریخت گردون بجامش
همایون و خوش باد تشریف سلطان
بر اندام سالار با احتشامش
امیرا «امیری » که بگزیده استی
ز اولاد و احفاد قایم مقامش
امیری بنام تو دارد تخلص
ازین نام دارد فلک نیکنامش
امیر است ملک هنر را ولیکن
بدرگاه میر است کهتر غلامش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به وصف شخصی میپردازد که او را با عظمت و زیبایی توصیف میکند. او این شخص را چون خورشیدی میداند که دور آن میچرخند و زیباییاش را با تشبیهاتی به گل و سرو و ابروهایش توصیف میکند. شاعر از قدرت و تأثیر این شخص در محیط و جامعه سخن میگوید و تاکید دارد که دور شدن از او به معنای دور شدن از نور و زندگی است. همچنین، او را از لحاظ مقام و جایگاه بسیار بزرگ و محترم میداند و به جشنهایی که به احترامش برگزار میشود اشاره میکند. به طور کلی، این شعر به ستایش از مقام و شخصیت والای یک فرد میپردازد و زیبایی و قدرت او را در کلامی شاعرانه به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: ماه من که خورشید آسمانش بنده است، در میان گل ها و در کنار درخت سرسبز، از زیبایی خود میرقصد.
هوش مصنوعی: چشمهای نزدیک به هم او، مانند دو ماه درخشان است که صورتش را زیباتر کرده و وجودش را کامل میکند.
هوش مصنوعی: دل را مانند سنگی محکم و استوار میسازد، و جسم را به نرمی و لطافت مانند نقره پرورش میدهد؛ زیرا سنگ رخام در درون نقرهی خام وجود دارد.
هوش مصنوعی: کسی که از زیباییهای عشقش روحش سیراب شود، اگر بادهای بنوشد، نوشیدن آن برایش ممنوع است.
هوش مصنوعی: اینجا اشاره به این موضوع است که اگرچه پری یا موجود زیبا به اطاعتی نیاز ندارد، اما ممکن است فرشته باشد یا به نوعی فرشتهای در شکل پری به حساب آید.
هوش مصنوعی: هر کس که از زیبایی و دلربایی محبوبش فاصله بگیرد، نه روزش روشن است و نه شبش.
هوش مصنوعی: وقتی نسیم صبحگاهی به آرامی بر روی موهای مشکی او میوزد، بوی خوشی شبیه به مشک را منتشر میکند.
هوش مصنوعی: من به شدت حیرت کردهام از وضعیتی که گویا در نشستهای هم از حالت ایستادهاش غافل شدهای.
هوش مصنوعی: مرا به شکل و حالتی پیچیده و غیرمعمول درآوردهاند و به خاطر زیباییهای موی کسی، قد و قامت من هم به همان صورت در آمده است.
هوش مصنوعی: هر کسی که به من دشنام دهد، من به خاطر آن لبانت او را محاکمه میکنم و انتقام میگیرم.
هوش مصنوعی: اگر این بت (عشق یا معشوق) سرکشی کند، من با خوشبختی و خوشحالی جوانی را به نمایش میگذارم که دلشاد و راضی است.
هوش مصنوعی: خداوند افرادی را که به خاطر بزرگی و شایستگی خود، در آسمانها شناخته شدهاند، با نام و آوازهاش میستاید.
هوش مصنوعی: چمن به خاطر لطافت خود شاد و شگفت انگیز است و آسمان به خاطر مواهب و نعمتهایی که به عموم میدهد، شگفتزده و خوشحال است.
هوش مصنوعی: او از خانوادهای بزرگ و نیکنام میآید و ویژگیهای خوب و شایستهای دارد که در او به وضوح دیده میشود.
هوش مصنوعی: برای انجام کارها، یاری از سوی خداوند است، زیرا هر کاری باید بر پایه حق و راستگویی باشد.
هوش مصنوعی: وقتی کمیت به میدان میرود، همچون شمشیرش برمیخیزد، و وقتی حسام (شمشیر) را از غلاف بیرون میآورد، به مانند نواختن یک نی صدا در میآورد.
هوش مصنوعی: بخیز و به جلو برو، زیرا صدای شگفتانگیزت میتواند از پشت سر برگرداند و زخمهایی بر تن حریف بزند. خاموشیات نیز بر تو حاکم نخواهد بود.
هوش مصنوعی: صدای رعد همچون خروش یک موجود نیرومند به گوش میرسد و نور برق مانند شمشیری درخشان و تیز به نظر میآید.
هوش مصنوعی: اگر کنترل آسمان در دست او نبود، بخت یک نفر هم به خوبی نمیافتاد و ممکن بود که او به سرنوشت بدی دچار شود.
هوش مصنوعی: نمیگویم که فقط تیر است، بلکه نویسندهاش کهنسال و حکیم است. بام او مانند هندوان سرسبز و زیباست.
هوش مصنوعی: آسمان، بارها نام آورانی را در این چرخش روز و شب دیده است.
هوش مصنوعی: اما هیچگاه کسی به بزرگی و مقام میرجساری همچون بهرام گور یا دستان سام نمیرسد.
هوش مصنوعی: کجا میتواند خورشید تابش کند جز بر خاکش و کجا چرخ و فلک میتواند بچرخد جز به نفع او؟
هوش مصنوعی: وقتی که قدرت و ثروت آماده میشود، سرزمین بهخوبی سازماندهی میشود و این نتیجهی توجه و تلاش مستمر اوست.
هوش مصنوعی: شاه فرمانی فرستاد تا لباس جدیدی برای امیر نظامش فراهم کنند.
هوش مصنوعی: خداوند با احترام و عظمت در اوج خود قرار گرفت و شایستگی این احترام را داشت.
هوش مصنوعی: شخصی جشنی برپا کرد و به طور یکجا همه بزرگان و افراد مهم را برای عرض احترام به حضورش دعوت کرد.
هوش مصنوعی: به پیروزی، لباس خوشبختی بپوشید، زیرا آسمان نعمتی فراوان را در جامش ریخته است.
هوش مصنوعی: سلطان با شکوه و خوشبختی بر تن سالار با احترام حاضر شده است.
هوش مصنوعی: ای امیر! تو از نسل و نوادگان کسی هستی که مقام و منصب عالیتری داشته است.
هوش مصنوعی: امیری به خاطر نام نیک و محبوبش، تخلصی برگزیده و به همین دلیل آسمان نیز او را محترم میشمارد.
هوش مصنوعی: هنر صاحب و پیشوایی دارد، اما در درگاه او، آن را کسی خدمت میکند که در مرتبهای پایینتر از اوست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.