هوش مصنوعی: این ابیات به نوعی بیانگر از خود بیخبری و عشق عمیق گویا است. شاعر میگوید که اگر تو در یمن هستی اما پیش من هستی، یا اگر پیش من هستی ولی غایبی، من نسبت به تو احساساتی دارم که نمیتوانم تو را از خودم جدا بدانم. این احساسات نشاندهندهٔ پیوند و وابستگی عاطفی عمیق بین عاشق و معشوق است. شاعر در نهایت به این نتیجه میرسد که در واقع نمیداند کدام یک از آنهاست که دیگری را تشکیل میدهد.
حمید رضا در ۷ سال قبل، چهارشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۳۶ نوشته:
کتاب روح مجرد، ص: 36 حضرت حداد رضوان الله: هر کجای عالم باشی ما با توایم. رفاقت و پیوند ما طوری به هم زده شده که قابل انفکاک نیست. نترس! باکی نداشته باش! اگر در مغرب دنیا باشی و یا در مشرق دنیا، نزد ما میباشی! سپس فرمودند: گر در یمنی چو با منی پیش منی ور پیش منی چو بی منی در یمنی و همین مراد و مُفاد را میرساند بیت ابن فارض عارف شهیر مصری: ما لِلنَّوَی ذَنبٌ و مَن أهْوَی مَعی إن غابَ عَن إنسانِ عَینی فهْوَ فی «در صورتیکه محبوب من با من باشد، دوری گناهی ندارد؛ چرا که اگر از مردمک چشمم غائب باشد، در درونم حاضر است.» ( «دیوان ابن فارض» طبع بیروت سنه 1384، ص 155)
موضوع فنای فی الله ندیدن خود دیدن حق و اتصال و وحدت عاشق و معشوق است تا وقتی عاشق خود را می بیند به عشق حقیقی نرسیده است در داستان مثنوی وقتی عاشق گفت منم او را راه ندادند وقتی سال ها ریاضت کشید و گفت تویی او را راه دادند شبیه این دوبیتی بابا طاهر اگر دل دلبره دل را چه نومه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این ابیات به نوعی بیانگر از خود بیخبری و عشق عمیق گویا است. شاعر میگوید که اگر تو در یمن هستی اما پیش من هستی، یا اگر پیش من هستی ولی غایبی، من نسبت به تو احساساتی دارم که نمیتوانم تو را از خودم جدا بدانم. این احساسات نشاندهندهٔ پیوند و وابستگی عاطفی عمیق بین عاشق و معشوق است. شاعر در نهایت به این نتیجه میرسد که در واقع نمیداند کدام یک از آنهاست که دیگری را تشکیل میدهد.
هوش مصنوعی: اگر در یمن هستی و با من هستی، در واقع پیش منی. اما اگر پیش من هستی و بی منی، باز هم در یمن هستی.
هوش مصنوعی: من به قدری به تو وابستهام، ای معشوق یمنیام، که در این رابطه گویی یکی شدهایم؛ نمیدانم آیا من تو هستم یا تو منی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای بیش ز مه بنیکوئی و کم نی
وقتست که رحمتی کنی یا هم نی
گوئی که غمت هست ز جان شیرینتر
زیرا که ز جان سیر شدم وز غم نی
ای ماه به چهره یا گلی یا سمنی
وز خوش بوئی شکوفه یا یاسمنی
شیرین لب و پسته دهن و خوش سخنی
المنة للَّه که به دندان منی!
آن کس که سرشته باشد از آب منی
او را نرسد که او کند کبر و منی
این است حدیث مصطفای مدنی
من اکرمَ عالماً فقَد اکرمَنی
دی صبحدم آن غیرت سرو چمنی
با من بسر کرشمه از کبر و منی
ای گشته تو مشهور به شیرین سخنی
در نقل رباعیات تو پنج منی
بربکر ربابیت چو بیند گوید
کاندر غلطم که من توام یا تو منی
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.