ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۷ ای آن که به جز غم تو دل خواهم نیست الا سرکوی تو نظر گاهم نیست از معجز عشق هرچه داری در دل میدانم اگرچه در دلت راهم نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر به عشق و غم آن اشاره میکند. او میگوید که تنها چیزی که به آن اهمیت میدهد، عشق و غم محبوبش است و به سرکوی او چشم دوخته است. همچنین بیان میکند که میداند در دل محبوبش راهی به او نیست، اما از معجزه عشق چیزی در دل دارد.
هوش مصنوعی: ای تو که جز غم تو هیچ چیز دیگری در دل ندارم و حتی نگاه کردن به سر کوی تو را نیز نمیخواهم.
هوش مصنوعی: من میدانم که هر احساسی که از عشق در دل داری، هرچند ممکن است رابطهای با تو نداشته باشم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.