کسی نگفت که از شعله سوختن عیب است
ولی ز خار و خسی بر فروختن عیب است
دلم که مرده هندوی زلف اوست چرا
نسوخت مرده ز هند و نسوختن عیب است
به یک نگه چو خریدی، به یک نگه مفروش
گران خریدن و ارزان فروختن عیب است
به چاک جامه دگر عیب من مکن، ناصح
دریدنش هنر است ارچه دوختن عیب است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به نادرستیهای عشق و روابط انسانی اشاره میکند. او میگوید که سوختن از عشق عیب نیست، اما فروختن خود به خاطر چیزهای ناچیز عیب است. همچنین، او به مردگی دلش به خاطر معشوقش اشاره میکند و میگوید که اگر دلش مرده، باید از سوختن او خجالت بکشد. او به شخصی که نگهداری و خریدن اشیای ارزشمند را میفروشد، انتقاد میکند و میگوید که گران خریدن و ارزان فروختن نیز عیب است. در پایان، به ناصح میگوید که خراب کردن یک جامه هنر نیست و دوختن آن را عیب میداند. در کل، شعر به ارزش واقعی عشق و روابط انسانی پرداخته و به انتقاد از رفتارهای سطحی میپردازد.
هوش مصنوعی: هیچ کس نگفته که سوختن از آتش عیب دارد، اما عیب این است که خود را به ظلمت و پستی بفروشی.
هوش مصنوعی: دل من که به خاطر زلف او بیروح و خسته است، چرا شعلهور نمیشود؟ این در حالی است که اگر چیزی بمیرد و نتواند بسوزد، نقصی بزرگ به شمار میآید.
هوش مصنوعی: زمانی که چیزی را با دقت و بررسی خریداری کردی، نبایستی به راحتی و بدون فکر آن را بفروشی. خرید کردن با زحمت و فروش کردن آن به سادگی کار صحیحی نیست و نشاندهنده ناپختگی است.
هوش مصنوعی: از عیوب من انتقاد نکن، چرا که به زودی فهمیدی که عیبها توی جامه من پنهان است. در واقع، پاره کردن آن جامه کار هنرمندانهای است، در حالی که دوختن آن تنها نشاندهنده عیب من است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.