بخش ۱۳۲ - و من طبقة الرابعة ایضاً ابوبکر الشبلی
«شیخ الاسلام گفت: قدس اللّه روحه و عظم کرامته، کی» نام وی جعفر بن یونس است و گفتهاند: کی دلف بن جحدره امانه درست است، و گفتهاند: کی دلف بن جعفر. و بر گور وی جعفر بن یونس نوشته است ببغداد.
شیخ الاسلام گفت: کی وی مصریست ببغداد آمد در مجلس خیر نساج٭ توبه کرد، شاگرد جنید٭ ایذ عالم بوده و فقیه و مذکر مجلس کردی، مذهب مالک داشته و موطا ملک حفظ داشت. پدر وی حاجب الحجاب خلیفه بود. شبلی را پسری بود یونس نام، و گفتهاند، کی اصل شبلی از اسرو شنه «بود و مولد» بسامره.
قال الجنید لاتنظروا الی ابیبکر الشبلی بالعین التی تنظر بعضکم الی بعض فانه عین من عیون اللّه. هشتاد و هفت سال عمر وی بود در سنه اربع و ثلثین و ثلثمائه برفته از دنیا در ماه ذی الحجه فی سنة التی خلع المستکفی باللّه ثم استخلف المطیع للّه جنید گفته: لکل قوم تاج و تاج هذاالقوم الشبلی.
شیخ الاسلام گفت: که بوعبداللّه گفت، کی محمد بن یحیی الفرغانی گفته: کی از ابوبکر تفلیسی شنیدهم، و از ابن زیری که جنید گفت: اذا کلمتم الشبلی فکلمو من ورأ العرش فان سیوفه تقطر دماً، فقال له ابن عطا هکذی یا باالقاسم!فقال نعم یا احمد! ما ظنک لشخص السیوف فی وجهه والاسنة فی ظهره والسهام عن یمینه و شما له والنار تحت قدیمه ثم انشأ:
قل للبلاء لی جهده
قد عزل الهجر کما قد ولی
شیخ الاسلام گفت: که شبلی پیشین کسی ایذ کی این علم باسر منبر برد و برخلق بوغست جنید گفت: کی ما این علم در سرد ابها و خانها میگفتیم نهان و باشارت. شبلی آمد، آنرا با سر منبر برد و برخلق بوغست به تسنیع در شور و بیطاقتی. یعنی از اشارت با عبارت آورد. شبلی بیست و دو باو در بیمارستان بود. شبلی گفت: الحریة هی حریة القلب لاغیر.
شیخ الاسلام گفت: کی شیخ بوسعد مالینی حافظ صوفی آورده این حکایت از شبلی، که وی گفته: که این سروقت که دارید بناز دارید، فردا همین خواهی داشت و تا جاوید صحبت با وی باین میباید کرد. شیخ الاسلام گفت که از ایذر میباید برد که فردا گویند منافقان «را»: ارجعوا وراء کم فالتمسوا نوراً.
شیخ الاسلام گفت و وصیت کرد که این حکایت بنویسید و یاد دارید کی شبلی را هیچیز نیارند شما را ازو، به ازین حکایت، گفت: فردا وقت نو نیارند، کی این وقت که ایذ داری به براند هم و شبلی گفت: المحب اذا اسکت هلک والعارف اذانطق غرق، و لیس للغریب سوی نفس. کسی فرا شبلی گفت: کی مرا دعا کن، این بیت برخواند.
بیت
مضی زمن والناس یستشفعون بی
فهل لی الی لیلل الغداة شفیع
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام دربارهٔ ابوبکر شبلی سخن میگوید و او را با نام جعفر بن یونس معرفی میکند. شبلی از مصر به بغداد آمده و در جمع جنید توبه کرده است. او عالمی فقیه و حافظ موطا مالک بوده و پدرش از مقامات دربار خلیفه بود. شبلی در سن هشتاد و هفت سالگی در سال ۳۴۳ هجری فوت کرده است. جنید، او را یکی از بزرگترین شخصیتها خوانده و به علم و فضیلت او اشاره میکند.
شیخ الاسلام همچنین به ویژگیهای معنوی شبلی، از جمله تحمل سختیها و دردها، و اهمیت آزادی دل میپردازد. او نقل قولهایی از شبلی به جا گذاشته که بر لزوم ارتباط با خدا و دوری از دنیا تأکید دارند. در نهایت، تاکید میکند که فردای قیامت، منافقان از نور خداوند دور خواهند شد و توصیه میکند که این حکایات از شبلی را یادداشت کرده و به دیگران منتقل کنیم.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام گفت: خداوند روحش را قدس و مقامش را بزرگ بدارد، نام او جعفر بن یونس است و گفتهاند که او دلف بن جحدره نیز است که درست است، و همچنین گفتهاند که او دلف بن جعفر است. بر گور او در بغداد نوشته شده است جعفر بن یونس.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام گفت: یک مصری به بغداد آمد و در مجلس خیر نساج توبه کرد. او شاگرد جنید بود و عالمانه و فقیهانه در مجلس سخنرانی میکرد. مذهب او مذهب مالک بوده و موطأ ملک را حفظ کرده بود. پدرش منصب حاجب الحجاب خلیفه را داشت. شبلی پسری به نام یونس داشت و گفته شده که اصل نسب شبلی از اسرو شنه بوده و زادگاه او بسامره است.
هوش مصنوعی: جنید میگوید که به ابوبکر شبلی با همان نگاهی که به دیگران دارید، نگاه نکنید؛ زیرا او نگاهی ویژه دارد که از نگاههای الهی است. ابوبکر شبلی 87 سال عمر کرد و در سال 343 هجری قمری در ماه ذیحجه در زمانی که المستکفی بالله عزل شده بود، از دنیا رفت. سپس المطیع لله جانشین او شد. جنید همچنین اشاره میکند که هر قوم دارای تاج و افتخاری است و تاج این قوم، شبلی است.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام گفت: بوعبداللّه نقل کرده که محمد بن یحیی الفرغانی گفته است: از ابوبکر تفلیسی شنیدهام و از ابن زیری نیز که جنید گفته: اگر با الشبلی صحبت میکنید، از پشت عرش با او صحبت کنید زیرا شمشیرهای او خونین است. ابن عطا به او گفت: آیا واقعاً اینطور است، ای ابوالقاسم؟ او پاسخ داد: بله، ای احمد! نظر تو درباره شخصی که شمشیرها در صورتش، نیزهها در پشتش، تیرها از سمت راست و چپش و آتش زیر پاهایش قرار دارد، چیست؟ سپس شعری سرود.
هوش مصنوعی: به سختیها بگو که تلاش و کوششم باعث شده است که دوری و فاصلهیی که به آن دچار شدم، دیگر به پایان رسیده است.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام بیان کرد که شبلی فردی بود که علم را به طور علنی و در جمع مطرح کرد. او به مردم گفت که ما این علم را در خفا و به صورت پنهانی در خانهها بیان میکردیم. اما شبلی آن را با صدای بلند و با شور و اشتیاق روی منبر مطرح کرد و به جای اشارات، به بیان واضح و روشن پرداخت. همچنین شبلی ۲۲ سال در بیمارستان بوده و میگفت: "آزادی چیزی جز آزادی دل نیست."
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام بیان کرد که شیخ بوسعد مالینی، حافظ صوفی، در حکایتی از شبلی نقل کرده که او گفته است: "این فرصتی که اکنون دارید، از آن لذت ببرید، زیرا فردا همین را نخواهید داشت و باید در گفتگو با او دقت کرد." همچنین شیخ الاسلام افزود که باید از این فرصت استفاده کرد، زیرا فردا ممکن است که منافقان بگویند: "به عقب برگردید و نور را بجوئید."
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام گفت و وصیت کرد که این داستان را بنویسید و به یاد داشته باشید که هیچ چیزی شما را از شبلی دور نسازد. او گفت که فردا در زمان نو، نباید چیزی از او بخواهید، چرا که اکنون که شما او را دارید. شبلی گفت: "عاشق وقتی که سکوت کند، هلاک میشود و دانشمند وقتی که صحبت کند غرق میشود و برای غریب هیچ چیز جز خود او نیست." کسی از شبلی خواست که برای او دعا کند و او این بیت را خواند.
هوش مصنوعی: زمانی گذشته و مردم از من شفاعت میطلبند. آیا برای من در روز روشن شفاعتی وجود دارد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.