نام وی محمد بن عبدالوهاب، باحفص حداد٭ دیده و حمدون گارز بنشاپور عالم بوده در علم شرع و هرفن، همه را فرو گذاشته وبعلم صوفیان مشغول گشته، و بوعثمان حیری٭ ویرا نیکو گفتی. ویرا سخنست نیکو در عیوب نفس و آفات افعال سنه ثمان و عشرین برفته و ثلثلمائه. وی گفت کمال عبودیت عجز است و قصور از تدارک معرفت علل الاشیاء بالکلیه. و هم وی گفته: معرفت گنج است لایبعد من برو لا فاجر. و وی گفت العلم حیوة القلب من الجهل و نورالعین من الظلمة. و هم وی گفت: هر که صحبت کند بزرگانرا نه بر طریق حرمت، حرام شود بر فایدهٔ ایشان و برکات نظر ایشان، وز نور ایشان هیچیز برو پیدا نگردد.
شیخ الاسلام گفت: که از بوعلی ثقفی پرسیدند کی عیش که صعبتر و ناخوشتر؟ گفت: او که بر نومیدی زید. شیخ الاسلام گفت: نومیدی دری در کفر دارد، نومیدی از اللّه کفر است لا یبأس من روح اللّه الا القوم الکافرون لا تقنطوا من رحمة اللّه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.