بخش ۱۳۱ - الطبقة الرابعة منهم ابوعلی الرود باری رحمه اللّه
کان من ابناء الروساء والوزراء لزم الجنید و صحبه و اقام بمصر و صار شیخ الصوفیه ورئیسهم و مات سنه ثلث و عشرین و ثلثمائه، و هو خال ابی عبداللّه الرودباری نام وی احمد بن محمد بن القاسم بن منصور بن شهریار بن مهر فاذا ربن فرعده بن کسری. و گفتند: که نام وی محمد بن احمد است. گفتند: کی حسن بن همام بود. لکن نه درست است. از اهل بغداد است بمصر بوده و شیخ مصریان ایذ و آنجا برفته در سنه اثنی و عشرین و ثلثلمائه. و گویند کی سنه ثلث و عشرین. شاگرد بوالعباس مسروق ایذ و با جنید و نوری و بوحمزه و حسن مسوحی صحبت کرده و آن طبقه ببغداد. و بشام بابوعبداللشه جلا صحبت کرده، عالم بوده و فقیه و حافظ و ادیب و امام و سید قوم خال بوعبداللّه رودباری ایذ و شاعر صوفیان، و باصل از بغداد بود از ابناء روسا و وزراء ود بیران، با جنید بوده روزگاری، یگانه ائمه این قوم ایذ در نزع گفته:
و حقک لا نظرت الی سواکا
بعین مودة حتی اراکا
الست معذبی، بجفونی طرف
و بالخدالمورد من جناکا
در قدیم شیخ الاسلام «گفت قدس اللّه روحه» میگفت: که من شاگرد یوسف حسین رازیام، و مرید حصریام، و غلام واسطیام، و فدی بوعلی رودباریام.
گفت: هزار و دویست و اند پیر شناسم، درین طریق این چند تن جدا کردهام مخصوص. بوعلی رودباری گوید: کی استاد من در تصوف جنید ایذ، و در فقه بوالعباس سریج، ودر ادب بوالعباس ثعلب، و در حدیث ابرهیم حربی. و نعم ما قال. و شیخ بوعلی کاتب گوید: ما رایت اجمع بعلم الشریعة والحقیقة من ابی علی الرودباری.
شیخ الاسلام گوید: کی ویرا ابیات است درین کوی نیکو، یکی آنک گوید:
من لم یکن بک فانیاً عن حظه
و عن الهوی والانس بالاحباب
اذ تیمته صبابة جمعت له
ما کان مفترقاً من الاسباب
فکانه بین المراتب قایم
لمنال حظ او جزیل ثواب
شیخ الاسلام گفت: که مرا درین شعر حسد است، که هیچکس را جای باز نگذاشته که همه بگفته، معنی! ابیات وی آنست که میگوید: هر که نه ببقاء تو از خود فانی گشته یا باری در بند تو متواری گشته، مردیست در غلط افتاده از بهینه محجوب مانده در تمنی افتاده. و بوعلی رودباری گفته: والاهم قبل اعمالهم و عاداهم قبل اعمالهم ثم جازاهم باعمالهم.
شیخ الاسلام گفت: که کل این علم همه اینست و خلق غافلاند ازین، خلق مشغول بپوستاند، مغزی باید یعنی حقیقتی. و هم وی گفته: حجب الخلق بالخلق و انفرد الحق بالحق بلاخلق. و این ابیات ویراست. شعر:
و سألت عن صفو الصبابة قیل لی
ایثار روحک قلت خذ عنانها
کل له و به و منه فاین لی
شییء فاو ثره فطاح لسانها
هم ویر است.
روحی الیک بکلها قد اجمعت
اضیق السجون معاشرة الاضداد
و هم وی گفته:
فضل المقال علی العفال منقصة
وفضل الفعال ععلی المقال مکرمة
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: احمد بن محمد بن القاسم بن منصور، معروف به بوعلی رودباری، یکی از شخصیتهای مهم صوفی در مصر و خال ابی عبدالله رودباری بود. وی در سال ۳۲۳ هجری قمری درگذشت و به عنوان شیخ صوفیه مورد احترام قرار گرفت. بوعلی ریشهای از بغداد داشت و در اوایل جوانی به مصر رفت. او با شخصیتهای معروفی چون جنید و نوری صحبت کرده و به عنوان عالم و فقیه شناخته میشد. او اشعاری نیز در مدح حقیقت و تصوف سرود که نشاندهنده عمق تفکر و تجربههای او بود. بوعلی رودباری در علم شریعت و حقیقت برتر از دیگران بود و آثارش تأثیر زیادی بر تصوف داشت. شیخ الاسلام او را به خاطر عمق و معنای اشعارش مورد تحسین قرار داد.
هوش مصنوعی: او از نسل بزرگترین روسا و وزرا بود که به جنید وابسته شد و در مصر اقامت گزید. به مقام شیخی صوفیه رسید و در سال ۳۲۳ هجری قمری درگذشت. او خالهٔ ابوالعبدالله رودباری بود و به احمد بن محمد بن قاسم بن منصور بن شهریار بن مهر معروف بود. برخی نیز گفتهاند نام او محمد بن احمد است. او از اهل بغداد بود و در مصر زیسته و در میان مصریان شناخته شده بود. او در سن ۲۲۳ هجری قمری به مصر رفت و در آنجا به تحصیل پرداخت. از شاگردان بوالعباس مسروق بود و با جنید، نوری، بوحمزه و حسن مسوحی ملاقات داشته و آن طبقاتی که در بغداد وجود داشتند را تجربه کرده است. او در دمشق نیز با ابوعبدالله جلا ارتباط داشت. او عالمی فقیه و ادیب بود و امام قومش به شمار میرفت. همچنین شاعر صوفیان نیز بود و اصلش از بغداد بود و در زمان خود با جنید ماند و به عنوان یکی از ائمه این گروه شناخته میشد.
هوش مصنوعی: قسم به تو که هیچ چیزی جز تو را با چشمی دوستانه نمینگرم، تا زمانی که تو را ببینم.
هوش مصنوعی: آیا من معذب هستم؟ با چشمانی که به تو دوختهام و بر گونهای که نشانهای از توست.
هوش مصنوعی: در گذشته، شیخ الاسلام که روحش شاد باشد، میگفت: من شاگرد یوسف حسین رازی هستم، پیرو حصری هستم، و بنده واسطی هستم، و افتخار میکنم که فدای بوعلی رودباری هستم.
هوش مصنوعی: او گفت: من هزار و دویست نفر از پیران را میشناسم و در این مسیر چند نفر را بهطور خاص جدا کردهام. بوعلی رودباری میگوید: استاد من در تصوف جنید است، و در فقه بوالعباس سریج، و در ادب بوالعباس ثعلب، و در حدیث ابراهیم حربی. و این سخنان بسیار درست است. همچنین شیخ بوعلی کاتب میگوید: من کسی را که به اندازه ابی علی رودباری در علم شریعت و حقیقت جمعآوری شده باشد، ندیدهام.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام میگوید: در این مکان زیبا اشعاری وجود دارد، یکی از آنها این است که:
هوش مصنوعی: هر کس که به عشق و شوق و دوستی و لذتهای دنیوی وابسته نباشد و از آنها دور شود، در حقیقت چیزی از خودش نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: زمانی که دل به عشق کسی میسپارم، همه مواردی که پیشتر پراکنده و جدا از هم بودند را برای او جمعآوری میکنم.
هوش مصنوعی: هر کس که در مراحل مختلفی قرار دارد، برای رسیدن به نعمت یا پاداش بزرگ، باید به زحمت و تلاش خود ادامه دهد.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام بیان کرد که در این شعر حسد میورزد، زیرا هیچ کس را برای گفتن باقی نگذاشته و همه چیز را با معنایش توضیح داده است. او میگوید که هر کسی که به خاطر تو از زندگی دنیوی خود غافل شده یا در دل خود در بند تو گرفتار شده، در حقیقت در اشتباه قرار گرفته و از بهترین چیزها محروم مانده است. همچنین بوعلی رودباری بیان کرده است که خداوند اعمال انسانها را پیش از انجام آنها میداند و پس از آن نیز بر اساس اعمالشان آنها را پاداش میدهد.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام بیان کرد که تمامی این علم در حقیقت به یک موضوع برمیگردد و مردم از آن غافلاند. آنها تنها به ظاهر مسائل پرداختهاند و نیاز به فهم عمیقتری دارند که همان حقیقت و مغز موضوع است. او همچنین گفته است که انسانها به وسیله مخلوقات از حقیقت دور شدهاند و تنها حقیقت به خود حقیقت اختصاص دارد و ارتباطی با مخلوقات ندارد.
هوش مصنوعی: از من درباره خالص عشق پرسیدند، گفتم که خود را فدای آن کن. پس گفتم: کنترلش را به دست بگیر.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که همه چیز در جهان متعلق به خداوند است و هیچچیز از آن جدا نیست. پس چگونه میتوان چیزی را از او طلب کرد، در حالی که همهچیز تحت تسلط و ارادهاش است؟ این فکر میتواند نشاندهنده ناپایداری و بیثباتی چیزها در مقایسه با قدرت خداوند باشد.
هوش مصنوعی: روح من به سوی توست و تمام وجودم را دربرگرفته است. اینجا، در تنگترین زندانها، در کنار همنوعان و مخالفان زندگی میکنم.
هوش مصنوعی: برتری سخن بر کردار، نقص و کمبود است و برتری کردار بر سخن، افتخار و ارزشمندی محسوب میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.