پیر طریقت گوید: الهی این چه بتر (بدتر) روزیست؟ ترسم که مرا از تو جز حسرت نه روزی است خدایا می لرزم از آنکه نه ارزم چه سازم جز آنکه میسوزم تا از این افتادگی برخیزم! خداوندا از بخت خود چون پرهیزم و از بودنی کجا گریزم؟ و تا چاره را چه آمیزم؟ و در هامون کجا گریزم؟ کریما دل من کان حسرت است و تن من مایه درد و غم نیارم گفت که این همه چرا بهره من؟ نه دست رسد مرا به معدن چاره من!
مرا تا باشد این درد نهانی
تو را جویم که درمانم تو دانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.