الهی تو ما را جاهل خواندی از جاهل جز خطا چه آید؟ تو ما را ضعیف خواندی از ضعیف جز خبط چه آید؟ الهی تو ما را برگرفتی و کسی نگفت که بردار، اکنون که برگرفتی وامگذار و در سایه لطف و عنایت خود میدار
الهی عارف تو را بنور تو میداند و از شعاع وجود عبارت نمی تواند، موحد تو را به نور قرب می شناسد و در آتش میسوزد، مسکین او که تو را به صنایع شناخت، درویش او که ترا بدلائل جست، از صنایع آن باید جست که در آن گنجد و از دلائل آن باید خواست که از آن زیبد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.