نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۲ - سرود گفتن نکیسا از زبان شیرین
چو بر زد باربد زین سان نوایی
نکیسا کرد از آن خوشتر ادایی
شکفته چون گل نوروز و نو رنگ
به نوروز این غزل در ساخت با چنگ
زهی چشمم به دیدار تو روشن
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۴ - سرود گفتن نکیسا از زبان شیرین
چو رود باربد این پرده پرداخت
نکیسا زود چنگ خویش بنواخت
در آن پرده که خوانندش حصاری
چنین بکری بر آورد از عماری
دلم خاک تو گشت ای سرو چالاک
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۵ - غزل گفتن باربد از زبان خسرو
نکیسا چون زد این افسانه بر ساز
ستای باربد برداشت آواز
نوا را پرده عشاق آراست
در افکند این غزل را در ره راست
مرا در کویت ای شمع نکوئی
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۶ - سرود گفتن نیکسا از زبان شیرین
نکیسا در ترنم جادوی ساخت
پس آنگه این غزل در راهوی ساخت
بساز ای یار با یاران دلسوز
که دی رفت و نخواهد ماند امروز
گره بگشای با ما بستگی چند
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۷ - سرود گفتن باربد از زبان خسرو
نکیسا چون ز شاه آتش برانگیخت
ستای باربد آبی بر او ریخت
به استادی نوایی کرد بر کار
کز او چنگ نکیسا شد نگونسار
ز ترکیب ملک برد آن خلل را
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۸ - بیرون آمدن شیرین از خرگاه
حکایت بر گرفته شاه و شاپور
جهان دیدند یکسر نور در نور
پری پیکر برون آمد ز خرگاه
چنان کز زیر ابر آید برون ماه
چو عیاران سرمست از سر مهر
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۹ - آوردن خسرو شیرین را از قصر به مدائن
به پیروزی چو بر پیروزهگون تخت
عروس صبح را پیروز شد بخت
جهان رست از مرقّع پاره کردن
عروس عالم از زر یاره کردن
شه از بهر عروس آرایشی ساخت
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین
سعادت چون گلی پرورد خواهد
به بار آید پس آنگه مرد خواهد
نخست اقبال بردوزد کلاهی
پس آنگاهی نهد بر فرق شاهی
ز دریا دُر برآرد مرد غواص
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۱ - اندرز شیرین خسرو را در داد و دانش
به نزهت بود روزی با دلافروز
سخن در داد و دانش میشد آن روز
زمین بوسید شیرین کای خداوند
ز رامش سوی دانش کوش یک چند
بسی کوشیدهای در کامرانی
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۲ - سوال و جواب خسرو و بزرگ امید
چو خسرو دید کان یار گرامی
ز دانش خواهد او را نیکنامی
بزرگ امید را نزدیک خود خواند
به امید بزرگش پیش بنشاند
کهای تو بزرگ امید مردان
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۳ - اولین جنبش
خبر ده کاولین جنبش چه چیز است
که این دانش بر دانا عزیز است
جوابش داد ما ده راندگانیم
وز اول پرده بیرون ماندگانیم
ز واپس ماندگان ناید درست این
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۴ - چگونگی فلک
دگرباره به پرسیدش جهاندار
که دارم زین قیاس اندیشه بسیار
نخستم در دل آید کاین فلک چیست
درونش جانور بیرون او کیست
جوابش داد مرد نکتهپرداز
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۵ - اجرام کواکب
دگر ره گفت کاجرام کواکب
ندانم بر چه مرکوبند راکب
شنیدستم که هر کوکب جهانیست
جداگانه زمین و آسمانیست
جوابش داد کاین ما هم شنیدیم
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۶ - مبداء و معاد
دگر ره گفت ما اینجا چرائیم
کجا خواهیم رفتن وز کجائیم
جوابش داد و گفت از پرده این راز
نگردد کشف هم با پرده میساز
که ره دورست ازین منزل که مائیم
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۷ - گذشتن از جهان
دگر ره گفت کای دریای دُربار
چو دُر صافی و چون دریا عجبکار
عجب دارم ز یارانی که خفتند
که خواب دیده را با کس نگفتند
همه گفتند چون ما در زمین آی
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۸ - در بقای جان
دگر باره شهِ بیداربختش
سؤالی زیرکانه کرد سختش
که گر جان را جهان چون کالبد خوَرد
چرا با ما کند در خواب ناوَرد؟
و گر جان ماند و از قالب جدا شد
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۹ - در چگونگی دیدار کالبد در خواب
دگر ره گفت اگر جان هست حاصل
نه نقش کالبدها هست باطل؟
چو میبینم بهخواب این نقشها چیست؟
نگهدارندهٔ این نقشها کیست؟
جوابش داد کز چندین شهادت
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰۰ - در یاد کردن دوره زندگی پس از مرگ
دگر ره گفت «بعد از زندگانی
به یاد آرم حدیث این جهانی»
جوابش داد پیرِ دانشآموز
که «ای روشنچراغِ عالمافروز
تو آن نوری که پیش از صحبت ِ خاک
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰۱ - چگونگی زمین و هوا
دگر ره گفت کز دور فلکخیز
زمین را با هوا شرحی برانگیز
جوابش داد به کز پند پُرسی
زمینی و هوایی چند پرسی؟
هوا بادیست کز بادی بلرزد
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰۲ - در پاس تندرستی از راه اعتدال
دگر باره بگفتش کای خردمند
طبیبانه در آموزم یکی پند
جوابش داد کای باریکبینش
جهان جان و جان آفرینش
طبیبی در یکی نکته نهفته است
[...]