مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰۵
ای خیالت در دل من هر سحور
میخرامد همچو مه یک پاره نور
نقش خوبت در میان جان ما
آتش و شور افکند وانگه چه شور
آتشی کردی و گویی صبر کن
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸ - دریافتن آن ولی رنج را و عرض کردن رنج او را پیش پادشاه
مرد زرگر را بخوان زان شهر دور
با زر و خلعت بده او را غرور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳ - آموختن وزیر مکر پادشاه را
آنگَهَم از خْوَد بِران تا شهرِ دور
تا دَر اندازَم دَریشان شَرّ و شور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶ - متابعت نصاری وزیر را
بشنو از اخبار آن صدر الصدور
لا صلوة تم الا بالحضور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۵ - مکر دیگر انگیختن وزیر در اضلال قوم
گفته ایشان نیست ما را بی تو نور
بی عصاکش چون بود احوال کور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۶ - دفع گفتن وزیر مریدان را
تا درین سکری از آن سکری تو دور
تا ازین مستی از آن جامی نفور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۶ - حکایت پادشاه جهود دیگر کی در هلاک دین عیسی سعی نمود
رگ رگست این آب شیرین و آب شور
در خلایق میرود تا نفخ صور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۵۱ - مقرر شدن ترجیح جهد بر توکل
چون به خرگوش آمد این ساغر بدور
بانگ زد خرگوش کاخر چند جور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۵۵ - جواب خرگوش نخچیران را
چه زیانستش از آن نقش نفور
چونک جانش غرق شد در بحر نور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۲ - هم در بیان مکر خرگوش
پس به ضد نور دانستی تو نور
ضد ضد را مینماید در صدور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۳ - رسیدن خرگوش به شیر
شیر اندر آتش و در خشم و شور
دید کان خرگوش میآید ز دور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۷۰ - پا واپس کشیدن خرگوش از شیر چون نزدیک چاه رسید
تا جهان گه صابرست و گه شکور
بوستان گه حله پوشد گاه عور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۷۲ - نظر کردن شیر در چاه و دیدن عکس خود را و آن خرگوش را
تو بزن یا ربنا آب طهور
تا شود این نار عالم جمله نور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۰۳ - بقیهٔ قصهٔ پیر چنگی و بیان مخلص آن
غیر آواز عزیزان در صدور
که بود از عکس دمشان نفخ صور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۲۴ - در معنی آنک مرج البحرین یلتقیان بینهما برزخ لا یبغیان
ور دهندش مهلت اندر قعر گور
لابد آن پیدا شود یوم النشور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۲۴ - در معنی آنک مرج البحرین یلتقیان بینهما برزخ لا یبغیان
وان دگر را بعد ایام و شهور
وان دگر را بعد مرگ از قعر گور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳۰ - در نمد دوختن زن عرب سبوی آب باران را و مهر نهادن بر وی از غایت اعتقاد عرب
زانک ایشان ز آبهای تلخ و شور
دایما پر علتاند و نیمکور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳۰ - در نمد دوختن زن عرب سبوی آب باران را و مهر نهادن بر وی از غایت اعتقاد عرب
خاص و عامه از سلیمان تا بمور
زنده گشته چون جهان از نفخ صور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳۹ - در صفت پیر و مطاوعت وی
صد هزاران ساله راه از جاده دور
بردشان و کردشان ادبیر و عور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶۰ - بقیهٔ قصه زید در جواب رسول صلی الله علیه و سلم
چون شکافم آسمان را در ظهور
چون بگویم هل تری فیها فطور