سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱ - در توحید
ای خداوندی که از لطف تو جاه آوردهام
ز آنچه بودستم گرفته بارگاه آوردهام
هست روشن هست نور روشنی چندین دلیل
هفت شاه از چرخ و از اَنجُم سپاه آوردهام
گر کسی خواهد گواه از شرق عالم تا به غرب
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷ - خدایا مرا دریاب
ای نکودارنده تا اندر جهان داری مرا
بر نکونامی نگهدار و نکوکاری مرا
چون طریق خوب کرداری به است از هر طریق
برمگردان از طریق خوب کرداری مرا
چون بهر کاری بحق یاری گر خلق توام
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹ - در مدح نصیرالدین
عاشقی شد رسم و راه و سیرت و آئین مرا
هر که بیند بیند این را با من و با این مرا
رنج فرهاد است بر من عاشقی را گاهگاه
کامرانی خیزد از معشوق چون شیرین مرا
عاشقم بر روی خوب آنکه با دیدار او
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳ - در مدح سلطان مسعود ثانی
ای بتاج و تخت شاهی وارث افراسیاب
گرد فتح و نصرت از نعل سم افراسیاب
از تجمل نعل زرین ساز مر افراس را
کز تجمل نعل زرین ساختی افراسیاب
عکس ماه نو فلک بر آب دریا افکند
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴ - در مدح علی بن الحسین ذوالفقار
ای به پیروزی گرفته ملکت افراسیاب
آفتاب ملکی و ملکت چو ملک آفتاب
شرق تا غربست ملک آفتاب و ملک تو
آن او با انقلاب و آن تو بی انقلاب
نور قرص آفتاب از نور رای تست کم
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸ - در مدح تمغاج خان
بخت بیدار شهنشه خسرو مالکرقاب
کرد بر بالین غفلت شوربختان را بخواب
دید چون در خواب غفلت رفت ماه نو همی
تیغ خون آلود بر بالین چو تیغ آفتاب
غفلت اندر طاعت سلطان به حق گردنکشیست
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۰ - در مدح تاج الدین محمودبن عبدالکریم
تاج دین محمودبن عبدالکریم است آنکه هست
از می احسان او گیتی پر از هشیار روست
صاحب دیوان استیفا که اهل فضل را
اندر او اهلیت صاحب قرانی بود و هست
از دوات کله گیسوی منیر افسر بکلک
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۴ - در مدح سلطان محمود تمغاج خان
عید شاه خسروان مسعود میمون فال باد
طایر میمون او مسعود پر و بال باد
پر و بال طایر میمون شه بی عید و عید
بر خلایق سایه دار دولت و اقبال باد
بخت پیروز شه روی زمین را بر سپهر
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۶ - در مدح رکن الدین عقاج خان
ای جهانداری که در عهد تو گرگ و گوسفند
نیست این آنرا زیان کار آن نه اینرا سودمند
گوسفند از گرگ ترسان بود در ایام پیش
وندر ایام تو ترسان گشت گرگ از گوسفند
یک جهان گرگان دندان تیز بودند ارچه کرد
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۹ - در مدیحه میر عمید سعدالدین
عید شد ایام ما ناآمده ایام عید
چون رسید از راه با شاه جهان میرعمید
سعد دین صدری که دیدار همایونش بفال
همچو نام شاه مسعود است و چون بختش سعید
قبله اهل قلم ممدوح مخدومی که هست
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۱ - در مدح اطهرالدین بن اشرف الدین
روی من زرین ز عشق یار سیمین بر سزد
بر سر معشوق سیمین بر نثار زر سزد
زرگر رخسار من شد عشق یار سیمبر
اینچنین زر کردن آری از چنان زرگر سزد
دل فدای دلبری کردم که از بس نیکویش
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۲ - در مدح ملک محمد بن سلیمان
ای زپشت ارسلان خان ارسلان خان دگر
ملکداری را نزیبد جز تو سلطان دگر
سایه یزدان توئی شاهی ترا زیبد به حق
سایه دیگر نشاید همچو یزدان دگر
خسرو غازی محمدبن سلیمان آنکه بود
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۳ - در مدح سلطان مسعود بن حسن
ای شهنشاه فریدون فر دارا دار و گیر
جم نگین نوذر سنان قارن کمان بهرام تیر
خسرو بهرام تیری کز گشاد شست تو
زآفتاب و مه سپر بر سر کشد بهرام تیر
داری از رسم و ره و سان ملوک نیکنام
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - در مدح افتخار الدین رضا ابن شمس الدین عمر
داستان عشق فرهاد آمد و شیرین بسر
وان من نوشد ز سر در عشق آن شیرین پسر
آن بت شیرین که با یاد لب شیرین او
گردد اندر کام اگر پنداری افسنتین شکر
آنکه رویم چون کمر کرد و سرشکم چون میان
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۷ - در مدح فخر الدین احمد
ای بت گلرنگ روی آن باده گلگون بیار
کز فروغ او شود گلرنگ روی باده خوار
باده ای کز وی خورد بیمار گردد تندرست
باده ای کز وی خورد بیکار بازآید بکار
باده ای کز وی جدا گردد بخیل از رادمرد
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۰ - در سپاس از ایزد و مدح سنجر
هست بر پرورده شکر نعمت پروردگار
واجب از روی دیانت هم نهان هم آشکار
هستم آن پرورده نعمت که اندر عمر خویش
داد نتوانم شمردن نعمت پروردگار
چون شمار نعمت حق را ندانم بر شمرد
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۱ - در مدح صاحب الصدر عمر
کار دین صدر دنیا صاحب عادل عمر
راست گشت از بذل دنیائی بدنیا سربسر
هرچه در عالم ببینی خیر بینی زانکه هست
عامر آن صدر دنیا صاحب عادل عمر
هرکه در دنیا برآرد مسجدی از بهر حق
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۳ - در مدح صاحب عادل عمر
عشق سیمین لعبت من کیمیا دارد مگر
روشن و زرین کند کان بت هوا دارد بزر
لعبت سیمین من دارد بزر میل و هوا
ور ندارد بر میان زرین چرا دارد کمر
تا بدیدم شکرین یاقوت پر لؤلؤی او
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح سعدالملک
ای ز سعدالملک فخر دین جهانرا یادگار
بر جهانداری مهیا باش سعدالملک وار
بخت مسعود قلج تمغاج خان مسعود کرد
نام مسعود ترا القاب سعدالملک یار
تا بنام خسرو سعد اختر مسعود بخت
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۱ - در مدح دهقان اجل احمد
آب روشن گشت و تاری شد هوا از ماه تیر
بی گمان خم عصیر اندر هوا انداخت تیر
ریخت از شاخ درختان از نهیب تیر او
عیبه های جوشن زر آبگون بر آبگیر
زاغ بگریزد ز تیرانداز چون از هر سوی
[...]