ای خداوندی که از لطف تو جاه آوردهام
ز آنچه بودستم گرفته بارگاه آوردهام
هست روشن هست نور روشنی چندین دلیل
هفت شاه از چرخ و از اَنجُم سپاه آوردهام
گر کسی خواهد گواه از شرق عالم تا به غرب
بندگانت را خداوندا گواه آوردهام
ز آنکه حی لایموتی و نداری شبه و مثل
از صفات پاک اینک احتباه آوردهام
لااله آورده را اثبات الاالله ز من
عشق الاالله و صدق لااله آوردهام
تو یکی اندر حساب و من به شرط بندگی
با دل یکتای خود پشت دوتاه آوردهام
پادشاها رشته اندر گردن خود کردهام
یاغی در بندگی پادشاه آوردهام
هیچگه روزی به خدمت نامدم پنجاه سال
رو به سوی درگه تو گاه گاه آوردهام
بیرهان بودند همراهان من در راه دین
گمرهی کردند لیکن من به راه آوردهام
گر خطا کردم به دل وز دیده اکنون از ندم
گویی از دل بار و از دیده میاه آوردهام
گرچه از حشمت به فرق من کلاه بندگی است
دیده گریان و فرق بیکلاه آوردهام
کیمیایی بود طاعت چون گیاهی معصیت
چون ستوران رخ همی سوی گیاه آوردهام
آتش و آب از دل و چشمم پدید آید چنانکه
گوییا از دوزخ و دریا سپاه آوردهام
وقت برنایی به نعمت هایهویی کردمی
های و هویم را کنون صد آه آه آوردهام
عذر برنایی بخواهم وقت پیری گفتمی
چون فرو ماندم زبان عذرخواه آوردهام
کوه که گردان به فضلت کاه گه گردان به لطف
گر گنه چون کوه و طاعت همچو کاه آوردهام
نیست پنهان از همه خلق و تو میدانی که من
برگ توحید از برای عِزّ و جاه آوردهام
چار چیز آوردهام شاها که در گنج تو نیست
نیستی و حاجت و عذر و گناه آوردهام
پادشاها این مناجات از میان جان به صدق
چون گهر از بحر و چون یوسف ز چاه آوردهام
در سمرقند از دل پاک این صفات پاک تو
از اسد چون شمس و از سرطان چو ماه آوردهام
سوزنی القاب دارم لیک بوبکرم به نام
خوب نامستم گنه کردم پناه آوردهام
گر ز رحمت درگذاری کردههای سابقم
من ز عفو سابقت اینک گواه آوردهام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن دعایی است از یک بندۀ خدا که در آن از فضل و رحمت الهی میگوید. گوینده به خداوند التماس میکند و به صفات الهی اشاره میکند، از جمله حیات و بینظیری او. او سعی دارد تا از اشتباهاتش عذرخواهی کند و به خدماتی که در دوران خدمت به خداوند انجام داده، اشاره میکند.
در این مناجات، او از بارگزشتی که بر دوش دارد سخن میگوید و به گناهانی که کرده اعتراف میکند. همچنین به قوتهای معنوی خود و زحماتی که در راه حق کشیده اشاره دارد، و در نهایت امیدش را به رحمت و عفوی الهی میبندد.
او با نشان دادن تواضع خود و طلب بخشش، اذعان میکند که در برابر عظمت الهی، هیچ چیز جز عذر و گناه به همراه ندارد و از خدا میخواهد که بر او رحمت کند و او را ببخشد.
هوش مصنوعی: ای خداوندی که به لطف تو به مقام و جایگاهی رسیدهام، از آنچه که بودم و چه در آن حالتی بودم، به این افتخار و عظمت نايل آمدهام.
هوش مصنوعی: وجود نور و روشنی به وضوح محسوس است و من برای اثبات این موضوع شواهد زیادی دارم که به اندازه هفت پادشاه از آسمان و ستارهها به دست آوردهام.
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد شاهدی از شرق تا غرب جهان بیاورد، من گواهی از بندگانت را از جانب خداوند آوردهام.
هوش مصنوعی: به دلیل اینکه خداوند زندهای است که مرگ بر او حاکم نیست و هیچ چیز مشابه و مانند او وجود ندارد، از این ویژگیهای پاک او برای خودم مثال آوردهام.
هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر از عشق و ایمان خود به خداوند صحبت میکند و میگوید که تمام وجودش را به محبت و صداقت در راه معبودش اختصاص داده است. او به نوعی تأکید میکند که خداوند، او را از هر گونه مانع و تضاد رها کرده و تنها به یاد و عشق او مشغول است.
هوش مصنوعی: من در دایره حساب و کتاب تو قرار دارم، اما من با دل یکتای خود، به شرط بندگی، توانستهام به شکل متواضعانهای خود را به تو نزدیک کنم.
هوش مصنوعی: من در حال حاضر خود را به پادشاه وابسته کردهام، در حالی که در دل نسبت به او نافرمانی میکنم.
هوش مصنوعی: هرگز در طول پنجاه سال به خدمت تو نیامدم، اما گهگاهی به درگاه تو سر زدم.
هوش مصنوعی: همراهان من در مسیر دین به بیراهه رفتند و گمراه شدند، اما من توانستم خود را به راه درست هدایت کنم.
هوش مصنوعی: اگر اشتباهی کردهام و حالا از دل و چشمانم میتونی این رو بفهمی، مثل این است که از عمق وجودم و از چشمانم غم و درد را به همراه آوردهام.
هوش مصنوعی: هرچند بر سر من به خاطر مقام و شانی که دارم، کلاهی از بندگی گذاشته شده است، اما همچنان با چشمانی پر از اشک و سر بیکلاه به این دنیا آمدهام.
هوش مصنوعی: طاعت و عبادت مانند گیاهی باارزش و نایاب است، در حالی که معصیت و گناه همانند حیواناتی هستند که در این دنیا به صورت زشت ظاهر میشوند. من این دو را در نظر گرفتهام و به سوی گیاه نیکو متمایل هستم.
هوش مصنوعی: از دل و چشمانم شعله و آب به وجود میآید، انگار که سپاهی از جهنم و دریا را با خود آوردهام.
هوش مصنوعی: زمانی که در حال بهرهبرداری از نعمتها بودم، سر و صدا و شلوغی میکردم، اما اکنون تنها صدای آه و ناله از من برمیآید.
هوش مصنوعی: در دوران پیری، وقتی که در زندگیام به مشکلاتی برخوردم و نتوانستم مانند گذشته به خوبی رفتار کنم، اکنون میخواهم از دیگران عذرخواهی کنم و دلیل این وضعیت را برایشان توضیح دهم.
هوش مصنوعی: ای کوه، تو با فضیلت و بزرگیات، در برابر لطف و مهربانیات، چون کاهی بیارزش به نظر میرسد. من گناهانم را چون کوه بزرگ و طاعت و خوبیهایم را مانند کاه ناچیز آوردهام.
هوش مصنوعی: همه مردم میدانند و تو هم آگاه هستی که من برای احترام و بزرگی، پیوند به توحید را به همراه آوردهام.
هوش مصنوعی: من چهار چیز را برای تو آوردهام، ای شاه، که در گنجینهات وجود ندارد: یکی عدم، دیگری نیاز، سوم عذر و چهارم گناه.
هوش مصنوعی: ای شاه، من این دعا را از عمق وجودم با صداقت و خلوص مانند مرواریدهای دریایی و یوسف که از چاه نجات یافته، به شما تقدیم میکنم.
هوش مصنوعی: در سمرقند، از دل پاک خود، ویژگیهای نیکو و پاک تو را آوردهام؛ مانند شیر درخشان و همچون ماه در برج سرطان.
هوش مصنوعی: من القاب و عنوانهای زیادی دارم، اما در دل خودم با نام نیکویی شناخته میشوم. به خاطر خطاهایم به درگاه تو پناه آوردهام.
هوش مصنوعی: اگر از رحمتی به من ببخشی، من نیز گواهی از گذشتهای که مرتکب شدهام، با عفو و بخشش تو به همراه دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
قادرا، پاکا به درگاهت پناه آوردهام
سر ز ره گر برده بودم، سر به راه آوردهام
جان به صبح اول اندر حضرت آوردم به صدق
تا نگویی دیر آوردی، به گاه آوردهام
پای عزت در رهت هر شامگه بنهادهام
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.