گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۴

 

چاره نیست از توام چه چاره کنم

تا به تو از همه کناره کنم

چکنم تا همه یکی بینم

به یکی در همه نظاره کنم

آنچه زو هیچ ذره پنهان نیست

[...]

عطار
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۳۰

 

دل زار وثاق سینه آواره کنم

بر سنگ زنم سبوی خود پاره کنم

گر پاره کنم هزار گوهر ز غمت

روزی او را ز لعل تو چاره کنم

مولانا
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۶۶

 

هر شب از شوق جامه پاره کنم

عاشق عاشقم، چه چاره کنم

گر برآید مه از گریبانش

دامن از گریه پر ستاره کنم

از درونم برون نخواهد رفت

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۰

 

به عزمِ توبه سحر گفتم استخاره کُنَم

بهارِ توبه شِکَن می‌رسد چه چاره کُنَم؟

سخن درست بگویم نمی‌توانم دید

که مِی خورند حریفان و من نِظاره کنم

چو غنچه با لبِ خندان به یادِ مجلسِ شاه

[...]

حافظ
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۱۱

 

نه تاب وصل و نه صبرم کز و کناره کنم

دلم ز دست بخواهد شدن چه چاره کنم

ز دل بتنگ چنانم که خواهمش آرم

ز چاکسینه یرون و هزار پاره کنم

نماند تاب غمم نیست چاره یی زان به

[...]

اهلی شیرازی
 

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۶

 

هر دم اندیشه ی ان شوخ ستمکاره کنم

صورت او بخیال آرم و نظاره کنم

بسکه خون جگرم می شود از دیده روان

زهره ام نیست که یاد دل آواره کنم

دلم از رشک رقیبان تو صد چاک شود

[...]

بابافغانی
 

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۶

 

دلم ز دست شد، از دست دل چه چاره کنم؟

اگر بدست من افتد، هزار پاره کنم

خوشست بزم تو، لیکن کجاست طاقت آن

که در میان رقیبان ترا نظاره کنم؟

مگو: کناره کن از من، که جان ز کف ندهی

[...]

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲۱ - دیدار شاه از بام در شب ماه روشن

 

تا به کی سینه پاره پاره کنم؟

وای من! وای من! چه چاره کنم؟

هلالی جغتایی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۵۱

 

اگر به روی تو بار دگر نظاره کنم

چو صبح زندگی خویش را دوباره کنم

مرا به سوی تو بال و پر دگر گردد

ز اشتیاق تو هر جامه ای که پاره کنم

مرا نگاه تو کرده است آنچنان وحشی

[...]

صائب تبریزی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۴

 

قبای خود چو گل امروز پاره پاره کنم

ز چاک سینه خیال تو را نظاره کنم

خروش ناله من از زمین برد آرام

شبی که ارزوی خواب گاهواره کنم

ز بس که نیست در ایام صحبت گرمی

[...]

سیدای نسفی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۵۹

 

خوش آنکه خرقهٔ ناموس و ننگ پاره کنم

به جان غلامی رند شراب خواره کنم

حصاریم غم دنیا و آخرت دارد

ازین میانه به مستی مگر کناره کنم

ز شیشه غیرت خورشید و ماه را ساقی

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۴۱

 

شکنم خامه، صفحه پاره کنم

سینه می جوشدم، چه چاره کنم؟

حزین لاهیجی
 

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹۵

 

به یاد روی تو خورشید را نظاره کنم

خیال چشم تو را روز و شب چه چاره کنم

چو بحر و گوهر یکدانه گر به کف آیی

تو را کشم به میان، خویش را کناره کنم

گذارم آن قدر ای چرخ، داغ بر سر داغ

[...]

سعیدا
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱

 

گفت: چون پیر شد، چه چاره کنم؟!

که نیارم باو نظاره کنم؟!

آذر بیگدلی
 

رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۴

 

چو در کنار رقیبان ترا نظاره کنم

کناره گر نکنم از برت چه چاره کنم

ز رشک غیر کنم چون کناره از سر کویت (کذا)

بهر قدم که روم بازپس نظاره کنم

غم من از مه بی مهر من بود به چه رو

[...]

رفیق اصفهانی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode