گنجور

 
صائب تبریزی

اگر به روی تو بار دگر نظاره کنم

چو صبح زندگی خویش را دوباره کنم

مرا به سوی تو بال و پر دگر گردد

ز اشتیاق تو هر جامه ای که پاره کنم

مرا نگاه تو کرده است آنچنان وحشی

که از خیال تو دلهای شب کناره کنم

به اشک تلخ بشویم ز چشم انجم خواب

به آه گرم رخ ماه پرستاره کنم

مرا که نیست بجا دست و دل، چه افتاده است

گره به کار خود افزون ز استخاره کنم

نماند در نظر از جوش اشک جای نگاه

مگر ز رخنه دل یار را نظاره کنم

اگر به قطره فتد راه دقت نظرم

تهیه سفر بحر بیکناره کنم

من آن لطیف مزاجم که گربه سایه تاک

فتد گذار مرا، مستی گذاره کنم

درین محیط اگر تخته ای به دست افتد

غلط ز طفل مزاجی به گاهواره کنم

تمام عمر دل خویش می خورم صائب

که یار را به چه افسون شرابخواره کنم

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
حافظ

به عزمِ توبه سحر گفتم استخاره کُنم

بهارِ توبه‌شکن می‌رسد چه چاره کُنم؟

سخن درست بگویم نمی‌توانم دید

که مِی خورند حریفان و من نِظاره کنم

چو غنچه با لبِ خندان به یادِ مجلسِ شاه

[...]

اهلی شیرازی

نه تاب وصل و نه صبرم کز و کناره کنم

دلم ز دست بخواهد شدن چه چاره کنم

ز دل بتنگ چنانم که خواهمش آرم

ز چاکسینه یرون و هزار پاره کنم

نماند تاب غمم نیست چاره یی زان به

[...]

هلالی جغتایی

دلم ز دست شد، از دست دل چه چاره کنم؟

اگر بدست من افتد، هزار پاره کنم

خوشست بزم تو، لیکن کجاست طاقت آن

که در میان رقیبان ترا نظاره کنم؟

مگو: کناره کن از من، که جان ز کف ندهی

[...]

سیدای نسفی

قبای خود چو گل امروز پاره پاره کنم

ز چاک سینه خیال تو را نظاره کنم

خروش ناله من از زمین برد آرام

شبی که ارزوی خواب گاهواره کنم

ز بس که نیست در ایام صحبت گرمی

[...]

حزین لاهیجی

خوش آنکه خرقهٔ ناموس و ننگ پاره کنم

به جان غلامی رند شراب خواره کنم

حصاریم غم دنیا و آخرت دارد

ازین میانه به مستی مگر کناره کنم

ز شیشه غیرت خورشید و ماه را ساقی

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه