گنجور

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۶۱ - قصه تحفه مغنیه

 

این صفت ها و حال های شریف

که در آنها کتب شده تصنیف

جامی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۸۲

 

آگه ز درد خسته عشق بتان کسیست

کو خود ز درد عشق بود خسته و ضعیف

بیمار عشق را ز فغان جان به لب رسید

بی درد را خیال که نی می‌زند حریف

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » تواریخ » شماره ۲۷ - تاریخ وفات خواجه محمد

 

حیف کاخر شد از جهان بیرون

خواجه با وقار صاحب سیف

سال فوتش زهر که جستم گفت

خواجه سیدی محمد حیف

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۳۹

 

پیریم و فقیر و ناتوانیم و ضعیف

ما را نبود بغیر غم یار و حریف

با اینهمه شادیم بقرآن مجید

چون حافظ حال ماست الله لطیف

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۴۰

 

دهقان چو بخاک افکند تخم ضعیف

یک صد شود از لطف خداوند لطیف

ده یک چونمیدهد که تخم افزون به « کذا »

طوفان فنا برافکند تخم خریف

اهلی شیرازی
 

اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۱۵ - حکایت شیخ سری

 

دید فرزندی چنان خوب و لطیف

موی ژولیده رخش زرد و نحیف

اسیری لاهیجی
 

اسیری لاهیجی » رسائل » شرحی بر یک رباعی عرفانی‏

 

گر نبودی خلق محجوب و کثیف

ور نبودی حلقها تنگ و ضعیف

اسیری لاهیجی
 

بابافغانی » دیوان اشعار » ترکیبات » ترجیع بند

 

می صافی و معاشران ظریف

چمن دلکش و هوای لطیف

هر درخت گلی بوصف گلی

کرده رنگین رساله یی تصنیف

همه را داده دوست جام مراد

[...]

بابافغانی
 
 
۱
۶
۷
۸
۹
۱۰
۱۲
sunny dark_mode