بخش ۷۱ - در بیان آنکه انصاف به عیب خود پرداختن است و نظر به عیب دیگران نه انداختن
جامی این وعظ و تلخگویی چند
خرده گیری و عیبجویی چند
شیوه واعظ آن بود که نخست
فعل خود را کند به قول درست
چون شود کار او موافق گفت
گر دهد پند غیر نیست شگفت
پای تا فرق جمله عیبی و عار
چه کنی عیب عمرو و زید شمار
زشت باشد که عیب خود پوشی
واندر افشای دیگران کوشی
کل به موی دروغ پوشد سر
که بود موی من چو سنبل تر
زند آنگه ز بس تبه گویی
طعنه بر شاهدان به کم مویی
شب عمرت به وقت صبح رسید
صبح شیب از شب شباب دمید
شیب کافورسای چون گردی
بر سرت بیخت گرد دم سردی
سردی آمد طبیعت کافور
چه کنی این طبیعت از وی دور
چرخ گردان جز این نمی داند
کاسیا بر سر تو گرداند
کس چو تو در سرای بیم و امید
ریش در آسیا نکرد سفید
منشین بیش ازین به زیر غبار
خیز و غسلی در آب دیده برآر
به طبیبان میار روی و مجوی
دارویی کان سیاه سازد موی
هست بهر بیاض موی علاج
پنبه برداشتن ز ریش حلاج
هست عیبی به هر سر مو شیب
اینک یک پیری و هزاران عیب
سالها گر تو در هنر کوشی
این همه عیب را چه سان پوشی
گشت موی سرت سفید چو شیر
شد زمانه تو را بشیر و نذیر
یا ز طفلی هنوز دیدت بهر
شیرت از سر گرفت مادر دهر
موی در سر سفیدی افکندت
سر مویی نمی شود پندت
می کنی از بیاض شعر اعراض
روز و شب شعر می بری به بیاض
گاه می خواهی از مداد امداد
می کنی شعر را چو شعر سواد
چون زمانه سواد شعر ربود
خود بگو از سواد شعر چه سود
شهر لهو است بگسل از وی خو
لیت شعری الی متی تلهو
چه زنی در ردیف و قافیه چنگ
کار بر خود کنی چو قافیه تنگ
هست نظمی لطیف عمر شریف
کش مرض قافیه ست و مرگ ردیف
دل گرو کرده ای به نظم سخن
فکر کار ردیف و قافیه کن
شعر بادیست کش کنند ابداع
از مفاعیل و فاعلات زراع
می کنی ز ابلهی و خودرایی
صبح تا شام باد پیمایی
کاملان چون در سخن سفتند
اعذب الشعر اکذبه گفتند
آنچه باشد جمال آن ز دروغ
پیش اهل بصیرتش چه فروغ
وادی شعر کی شود ذی زرع
گر نه آبش دهی ز منبع شرع
شعر مر شرع را چو فرع شود
چون نهد پا بلند شرع شود
ور ندارد ز عین شرع اثر
شعر نامش مکن که باشد شر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به نقد واعظانی میپردازد که به عیوب دیگران اشاره میکنند در حالی که خود عیوبی دارند. او میگوید که اگر واعظی واقعا بخواهد پند بدهد، باید ابتدا به اصلاح خود بپردازد. شاعر بر این نکته تأکید میکند که سن و سال فرد باعث میشود که عیوب او بیشتر نمایان شود و شخص نمیتواند از این واقعیت فرار کند. همچنین به انتقاد از شعری میپردازد که خالی از معنا و در واقع بیپایه است، و تأکید میکند که شعر باید به اصول و مبانی شرع متصل باشد، وگرنه بیفایده است. در نهایت، وی به ارزش واقعی شعر و هنر پرداخت و یادآوری میکند که درستی و صداقت باید در هر کار هنری، از جمله شعر، مورد توجه قرار گیرد.
هوش مصنوعی: چرا این همه نصیحت و تلخی را انباشتهاید؟ چرا مدام به دنبال عیبجویی و ایراد گرفتن از دیگران هستید؟
هوش مصنوعی: روش واعظ این بود که ابتدا عمل خود را با گفتار درست هماهنگ کند.
هوش مصنوعی: زمانی که کار او به خواسته و میلش سازگار شود، اگر دیگران نصیحتی کنند، جای تعجب نیست.
هوش مصنوعی: این شعر به این مفهوم اشاره دارد که وقتی خود انسان دچار نقص و عیب است، چرا باید به عیبهای دیگران بپردازد و آنها را شمارش کند؟ به عبارتی، بهتر است به جای عیبجویی از دیگران، روی خودمان تمرکز کنیم و عیوب خود را اصلاح کنیم.
هوش مصنوعی: زشت است که عیبهای خود را پنهان کنی و به عیبجویی از دیگران بپردازی.
هوش مصنوعی: هر کس سعی میکند تا خود را به زیباییهای ظاهری بیآراید و از صفات خوشایند استفاده کند، اما من، موهایم را چون سنبل نرم و زیبا نمیبینم.
هوش مصنوعی: زند به خاطر این که زیاد بیجهت حرف میزنی، به کسانی که ظاهراً کممو هستند، طعنه میزنی.
هوش مصنوعی: شب عمرت به پایان رسید و صبحی جدید آغاز شده است که شکوفایی و جوانی از آن سر بر آورده است.
هوش مصنوعی: وقتی که کمی به سمت پایین میروید، بر سطح پوست شما گرد و غبار سردی نشسته است.
هوش مصنوعی: وقتی سردی به طبیعت میآید، چه میتوانی بکنی؟ این طبیعت از او دور است.
هوش مصنوعی: زمانه جز این نمیداند که دنیا با سرنوشتت چه میکند.
هوش مصنوعی: هیچکس مانند تو در این خانهی پر از ترس و امید، ریش را در آسیاب سپید نکرده است.
هوش مصنوعی: دیگر در زیر غبار نمان، برخیز و با نگاهی پاک و تازه به دنیا نگاه کن.
هوش مصنوعی: به پزشکان مراجعه نکن و به دنبال دارویی نگرد که موی تو را به رنگ سیاه درآورد.
هوش مصنوعی: برای درمان سفیدی مو، باید از ریش حلاج پنبه برداشت.
هوش مصنوعی: هر مویی در سر قاعدتاً عیبی دارد، اینک یک پیر وجود دارد که هزاران عیب دیگر نیز با خود دارد.
هوش مصنوعی: اگر سالها در تلاش برای یادگیری و پیشرفت در هنر باشی، چطور میتوانی این همه نقص و عیب را پنهان کنی؟
هوش مصنوعی: زمانی که موی سرت سفید شد، مانند پلنگی پیر، وقت آن است که این دنیا برایت خبر خوش و هم خبرهای ناگوار را بیاورد.
هوش مصنوعی: یا از زمانی که هنوز کودک بودی، به خاطر شیر تو، مادر زمانه به خاطر تو را از سر گرفت.
هوش مصنوعی: موهای سفیدی که بر سر تو افتاده، نشانهی سن و تجربهات است و بر این اساس، نمیتوانی از جوانی و بیتجربگی کسی پند بگیری.
هوش مصنوعی: تو از سپید بودن شعر چشمپوشی میکنی و در طول روز و شب به خلوص و خالی بودن شعر میافزایی.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات میخواهی با کمک مداد، به شعر جان ببخشی، مانند اینکه شعر را با دانش خود زنده کنی.
هوش مصنوعی: زمانی که دنیا قدرت و زیبایی شعر را از بین برد، خودت بگو از زیبایی شعر چه فایدهای دارد.
هوش مصنوعی: شهر پر از سرگرمی و خوشگذرانی است، پس این عادت را کنار بگذار و تا کی میخواهی به این شیوه ادامه دهی؟
هوش مصنوعی: در این بیت به این موضوع اشاره شده که اگر بخواهی شاعری کنی و به دنبال واژهها و قافیههای زیبا باشی، باید تلاش کنی تا ردیف و قافیهات مناسب و هماهنگ باشد. اگر قافیهها مناسب نباشند و تنگ و سخت شوند، کار سختتر خواهد شد و باید بیشتر کوشش کنی. به نوعی این یک نکتهی هنری دربارهی شعر و شاعری است.
هوش مصنوعی: عمر انسان یک نظم زیبا و لطیف است، که بیماری همواره بر قافیه آن تأثیر میگذارد و مرگ در کنار آن مینشیند.
هوش مصنوعی: دل خود را به زیبایی کلمات سپردهای، پس به نظم و ترتیب آنها بیندیش و به مسأله ردیف و قافیه توجه کن.
هوش مصنوعی: شعر مانند بادی است که خلاقیت را به وجود میآورد و هر دو نوع وزن شعری، مفاعیل و فاعلات، را به کار میبرد.
هوش مصنوعی: تو با جسارت و نادانی خود، از صبح تا شب در حال سرگردانی و پروازی بیهدف هستی.
هوش مصنوعی: کسانی که در گفتار خود محکم و قوی هستند، میگویند بهترین شعر دروغین است.
هوش مصنوعی: آنچه که زیبایی آن دروغ است، در نظر کسانی که بصیرت دارند، چه نوری دارد.
هوش مصنوعی: اگر آب و nourishment از اصول و قوانین درست (شرع) به شعر ندهی، این وادی (منطقه) شعر هرگز زراعت و برکتی نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: وقتی شعر به اصول دین مبدل شود، به همان اندازه که بیان و فکر از آن جدا میشود، اصالت خود را ممکن است از دست بدهد.
هوش مصنوعی: اگر شعر هیچ نشانهای از حقیقت دین نداشته باشد، آن را شعر نخوان و بدان که نامش بد است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.