گنجور

 
۱
۲
۳
۲۷۷
 

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۵

 

به سرای سپنج مهمان را

دل نهادن همیشگی نه رواست

زیر خاک اندرونت باید خفت

گرچه اکنونت خواب بر دیباست

با کسان بودنت چه سود کند؟

[...]

۶ بیت
رودکی
 

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۸

 

جز آن که مستی عشقست هیچ مستی نیست

همین بلات بس است، ای به هر بلا خرسند

خیال رزم تو گر در دل عدو گردد

ز بیم تیغ تو بندش جدا شود از بند

ز عدل تست به هم باز و صعوه را پرواز

[...]

۶ بیت
رودکی
 

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۸

 

هر باد، که از سوی بخارا به من آید

با بوی گل و مشک و نسیم سمن آید

بر هر زن و هر مرد، کجا بروزد آن باد

گویی: مگر آن باد همی از ختن آید

نی نی، ز ختن باد چنو خوش نوزد هیچ

[...]

۶ بیت
رودکی
 

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶۳

 

وقت شبگیر بانگ نالهٔ زیر

خوشتر آید به گوشم از تکبیر

زاری زیر و این مدار شگفت

گر ز دشت اندر آورد نخجیر

تن او تیر نه، زمان به زمان

[...]

۶ بیت
رودکی
 

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۷۴ - در رثای شهید بلخی

 

کاروان شهید رفت از پیش

وآن ما رفته گیر و می‌اندیش

از شمار دو چشم یک تن کم

وز شمار خرد هزاران بیش

توشهٔ جان خویش ازو بربای

[...]

۶ بیت
رودکی
 

دقیقی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۳

 

برخیز و برافروز هلا قبلهٔ زردشت

بنشین و برافکن شکم قاقم بر پشت

بس کس که ز زردشت بگردیده، دگر بار

ناچار کند روی سوی قبلهٔ زردشت

من سرد نیابم که مرا ز آتش هجران

[...]

۶ بیت
دقیقی
 

دقیقی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۶

 

شب سیاه بدان زلفکان تو ماند

سپید روز به پاکی رخان تو ماند

عقیق را چو بسایند نیک سوده‌گران

که آبدار بود، با لبان تو ماند

به بوستان ملوکان هزار گشتم بیش

[...]

۶ بیت
دقیقی
 

کسایی » دیوان اشعار » زلف معشوق

 

کمند زلف را ماند چو برهم بافتن گیرد

سپاه زنگ را ماند چو بر هم تاختن گیرد

معقرب زلف مشکینش معلق بر رخ روشن

چنان چون عنبرین عقرب که زهره در دهن گیرد

گهی همچون شبه باشد که بر خورشید برپاشی

[...]

۶ بیت
کسایی
 

کسایی » دیوان اشعار » برف پیری

 

بنفشه‌زار بپوشید روزگار به برف

درونه گشت چنار و زریر شد شنگرف

که برف از ابر فرود آید، ای عجب، هر سال

از ابر من به چه معنی همی بر آید برف ؟

از این زمانهٔ جافی و گردش شب و روز

[...]

۶ بیت
کسایی
 

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۰

 

بر ماه مشک بینم و بر سنبل آفتاب

آنسال نه بحلقه و این سال نه بخواب

آنرا درنگ نی و همه سال با درنگ

وین را شتاب نی و همه سال با شتاب

آن ماه را ز عنبر سازد همی طلی

[...]

۶ بیت
عنصری
 

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۲۶

 

بگرد ماه بر از غالیه حصار که کرد

بروی روز بر از تیره شب نگار که کرد

نبود یار بطبع و بجنس ظلمت و نور

بروی خوب تو این هر دو چیز یار که کرد

ترا که کرد بتا از بهار خانه برون

[...]

۶ بیت
عنصری
 

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۸۰

 

دندان و عارض بتم از من ببرد هوش

کاین در نوش طعمست ، آن ماه مشکپوش

جوشان شده دو زلف بت من بروی بر

جانم بر آتش است از آن آمده بجوش

اندر چهار چیزش دارم چهار چیز

[...]

۶ بیت
عنصری
 

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۰۳

 

سر زلف مشکین جانان من

مرا کشت و پیچید بر جان من

ایا ترک سیمین تن سنگدل

هویدا بتو راز پنهان من

دو ابرند زلف تو و چشم من

[...]

۶ بیت
عنصری
 

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۳۴

 

گل سوری بماه اندر شکفته

بر او بر کژدم جرّاره خفته

دو لب چون دانۀ نارست لیکن

بنوک سوزن اندیشه سفته

نکوروئی که از فردوس حورا

[...]

۶ بیت
عنصری
 

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۳۶

 

ای ترک میر ، فتنۀ بغما و خلخی

هم سر و مشک زلفی و هم ماه گلرخی

همچون بهار خرّم دردیده خرمی

همچون همای فرّخ بر بنده فرخی

در جادویی معلم پیران بابلی

[...]

۶ بیت
عنصری
 

عنصری » اشعار منسوب » شمارهٔ ۱۴ - الاشعار فی المطایبة الراح مفدمته عنصری گوید

 

خداوندا همی‌خواهم که از دل

تو را تا عمر دارم می‌ستایم

ولیکن از دم جور زمانه

برنجید این دل مانده نمایم

حریف نیم مست امروز ناگه

[...]

۶ بیت
عنصری
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۶ - شعر گفتن گلشاه در هجر ورقه

 

ایا نزهت و راحت جان من

دل و دیده و جان و جانان من

تو درمان جانی و درد دلی

کجا رفتی ای درد و درمان من

گسستندم از تو، نکردند رحم

[...]

۶ بیت
عیوقی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۱۰ - تغزل

 

برخیز و برافروز هلا قبله زردشت

بنشین و برافکن شکم قاقم بر پشت

بس کس گرویدند بزردشت، کنون باز

ناکام کند روی سوی قبله زردشت

من سرد نیابم که مرا ز آتش هجران

[...]

۶ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۵۶ - قطعه

 

یاسمن آمد بمجلس، با بنفشه دست سود

حمله کردند و شکسته شد، سپاه با درنگ

با سماع چنگ باش، از چاشتگه تا آن زمان

کز فلک پروین برآید همچو سیمین شفترنگ

از دل و پشت مبارز، می برآید صد تراک

[...]

۶ بیت
عسجدی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید » شمارهٔ ۷ - واو راست

 

باز یارب چونم از هجران دوست

باز چون گم گشته ام جویان دوست

تا همی خایم لب و دندان خویش

ز آرزوی آن لب و دندان دوست

دیدگانم ابر درافشان شده ست

[...]

۶ بیت
فرخی سیستانی
 
 
۱
۲
۳
۲۷۷
 
تعداد کل نتایج: ۵۵۳۹