مرا یاد آن روی دیوانه کرد
که زنجیر زلف تو را شانه کرد
شبی از رخت نور دزدید شمع
روانش گرفتند و در خانه کرد
چه شمعی ندانم که پروانه را
در آتش فکندی و پروا نکرد
تشبّه به دندان او کرد دُر
چه گویم به غایت که مینا نکرد
خیالی به می بست پیمان چو دید
که ساقی اشارت به پیمانه کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ازیشان پسند آمدش کارکرد
به افراسیاب آن زمان نامه کرد
به بر پروراننده بیداد کرد
گریبانش از دست وی چاک کرد
بزد بر زمین چنگ برخاست کرد
چو ابر خروشان بدو حمله کرد
چو چندی برآمدش فریاد کرد
از او خون دردانه آغاز کرد
که با شاه شاهان فلک داد کرد
دل خان خانان بدو شاه کرد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.