گنجور

 
خواجوی کرمانی

به سوز سینه رسند اهل دل به ذوق سماع

که شمع سوخته دل را از آتشست شعاع

حدیث سوز درون از زبان نی بشنو

ولی چو شمع نباشد چه آگهی ز سماع

بچشم آهوی لیلی نظر کن مجنون

گهی که بر سر خاکش چرا کنند سباع

برو طبیب و صداعم مده که مخمورم

مگر بباده رهائی دهی مرا ز صداع

بیا وجام عقارم بده که تا بودم

نه با عقار تعلق گرفته ام نه ضیاع

چگونه از خط حکم تو سر بگردانم

که من مطیعم و حکم تو پیش بنده مطاع

شدی و بی‌تو به هر شارعی که بگذشتم

ز دود سینه هوا بر سرم ببست شِراع

به روشنی نتوان بار بر شتر بستن

که همچو شام بود تیره بامداد وداع

به رقعه ای دل ما شاد کن که در غم تو

بسی خون جگر نسخ کرده ایم رقاع

مرا از آنچه که گیرد حرامی از پس و پیش

چو ترک خویش گرفتم چه غم خورم ز متاع

به مهد خاک برد با تو دوستی خواجو

که شیر مهر تو خوردست در زمان رضاع

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
ظهیر فاریابی

سر ملوک جهان فخر دین تو آن شاهی

که ماه و مهر ز رای تو می برند شعاع

تویی که همت تو سر بدان فرو نارد

که با فلک بودش ملک کاینات مشاع

خدایگانا دانی که در ممالک تو

[...]

حافظ

قسم به حشمت و جاه و جلالِ شاه شجاع

که نیست با کَسَم از بهرِ مال و جاه نزاع

شرابِ خانگیم بس مِیِ مُغانِه بیار

حریفِ باده رسید ای رفیقِ توبه وِداع

خدای را به مِی‌ام شست و شویِ خِرقه کنید

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از حافظ
جامی

سحر که صوفی صبح از نشیمن ابداع

فکند بر کتف کوه طیلسان شعاع

صفای کاسه می برفروخت بزم طرب

نوای نغمه نی برگرفت راه سماع

درآمد از درم آن مه گشاده و بسته

[...]

نظیری نیشابوری

هنوز عارف و عامی نداشتند نزاع

که لای باده مقررر شد از برای صداع

مرید و مرشد و خادم تمام می دانند

که رند صومعه می می خورد به چنگ و سماع

غریب و عاشق و مستم خدا نگهدارد

[...]

فیض کاشانی

منم غلام به اخلاص آن امام مطاع

از اوست امر و ازین بنده امتثال و سماع

نه لوح سینه غباری ز دشمنی دارد

نه با کسی بود از بهر مال و جاه نزاع

به دل محبت آل نبی بس است مرا

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فیض کاشانی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه