به سوز سینه رسند اهل دل به ذوق سماع
که شمع سوخته دل را از آتشست شعاع
حدیث سوز درون از زبان نی بشنو
ولی چو شمع نباشد چه آگهی ز سماع
بچشم آهوی لیلی نظر کن مجنون
گهی که بر سر خاکش چرا کنند سباع
برو طبیب و صداعم مده که مخمورم
مگر بباده رهائی دهی مرا ز صداع
بیا وجام عقارم بده که تا بودم
نه با عقار تعلق گرفته ام نه ضیاع
چگونه از خط حکم تو سر بگردانم
که من مطیعم و حکم تو پیش بنده مطاع
شدی و بیتو به هر شارعی که بگذشتم
ز دود سینه هوا بر سرم ببست شِراع
به روشنی نتوان بار بر شتر بستن
که همچو شام بود تیره بامداد وداع
به رقعه ای دل ما شاد کن که در غم تو
بسی خون جگر نسخ کرده ایم رقاع
مرا از آنچه که گیرد حرامی از پس و پیش
چو ترک خویش گرفتم چه غم خورم ز متاع
به مهد خاک برد با تو دوستی خواجو
که شیر مهر تو خوردست در زمان رضاع
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق عاشقانه شاعر میپردازد. شاعر از سوز دل و عشق سخن میگوید و به تاثیر موسیقی و سماع بر روح و جان اشاره میکند. او به مجنون اشاره میکند و از وضعیت خود به عنوان شخصی دچار درد و عشق میگوید. شاعر از طبیب درخواست میکند که به او کمک کند و از خماری خود رهایی یابد. او خود را مطیع عشق میداند و نمیتواند از آن چشم بپوشد. همچنین به غمها و دردهای ناشی از دوری معشوق میپردازد و حسرت و longing خود را بیان میکند. در نهایت، او دوستی خود را با معشوق تا دنیای دیگر میداند و شوق به وصال را در تمام زندگی خود حفظ کرده است.
هوش مصنوعی: عاشقان و اهل دل با شوق و علاقهای که به موسیقی و سماع دارند، به دردی که در دل دارند میرسند. شعلههای شمعی که دلشان را سوزانده، از شعله و آتش آن پدید آمده است.
هوش مصنوعی: داستان دلتنگی و درد درون را از صدای نی بشنو، اما اگر همچون شمع ذوب نمیشوی، چه نفعی از این رابطه با موسیقی و آواز خواهد بود؟
هوش مصنوعی: به چشمان زیبای لیلی نگاه کن، ای مجنون، گاهی بر سر مزار او، جانوران درنده چه میکنند.
هوش مصنوعی: برو پیش پزشک و صدایم را نشنو، من مست هستم و فقط اگر با باده بتوانی مرا از درد سر آزاد کنی، به سراغم بیا.
هوش مصنوعی: بیا و مشروبم را بده تا زمانی که زندهام، نه به داراییهای مادی وابستهام و نه به زمینها.
هوش مصنوعی: چطور میتوانم از دستورات تو سرپیچی کنم، زمانی که من فرمانبردار تو هستم و دستور تو برای من ارزش و اهمیت دارد؟
هوش مصنوعی: وقتی تو را دیدم و با تو آشنا شدم، هر جا که میروم، به خاطر اندوهی که در دلم احساس میکنم، هوای اطرافم برایم تنگ و خفه شده است.
هوش مصنوعی: روشنی کافی برای بار دادن به شتر وجود ندارد، چرا که مانند شب، صبح نیز به رفتن و وداعی تاریک و غمانگیز شبیه است.
هوش مصنوعی: دل ما را با یک نامه خوشحال کن، زیرا در غم تو بسیار گریستهایم و به خاطر آن خون جگر بسیار ریختهایم.
هوش مصنوعی: من از آنچه که بر من حرام است، نه از جلو و نه از پشت، نگران نیستم. وقتی که خودم را از وابستگیها و خواستههای دنیوی رها کردهام، چرا باید از متاع و مال دنیا غم بخورم؟
هوش مصنوعی: دوستی خواجو به مانند دلبستگی و محبت عمیقی است که با تو در دل دارد؛ این دوستی به قدری قوی است که همچون شیر مادر که در زمان نوزادی به انسان نیرو میدهد، توانسته تو را با محبت و حمایت خود تغذیه کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سر ملوک جهان فخر دین تو آن شاهی
که ماه و مهر ز رای تو می برند شعاع
تویی که همت تو سر بدان فرو نارد
که با فلک بودش ملک کاینات مشاع
خدایگانا دانی که در ممالک تو
[...]
قسم به حشمت و جاه و جلالِ شاه شجاع
که نیست با کَسَم از بهرِ مال و جاه نزاع
شرابِ خانگیم بس مِیِ مُغانِه بیار
حریفِ باده رسید ای رفیقِ توبه وِداع
خدای را به مِیام شست و شویِ خِرقه کنید
[...]
سحر که صوفی صبح از نشیمن ابداع
فکند بر کتف کوه طیلسان شعاع
صفای کاسه می برفروخت بزم طرب
نوای نغمه نی برگرفت راه سماع
درآمد از درم آن مه گشاده و بسته
[...]
هنوز عارف و عامی نداشتند نزاع
که لای باده مقررر شد از برای صداع
مرید و مرشد و خادم تمام می دانند
که رند صومعه می می خورد به چنگ و سماع
غریب و عاشق و مستم خدا نگهدارد
[...]
منم غلام به اخلاص آن امام مطاع
از اوست امر و ازین بنده امتثال و سماع
نه لوح سینه غباری ز دشمنی دارد
نه با کسی بود از بهر مال و جاه نزاع
به دل محبت آل نبی بس است مرا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.