گنجور

 
نظیری نیشابوری

هنوز عارف و عامی نداشتند نزاع

که لای باده مقررر شد از برای صداع

مرید و مرشد و خادم تمام می دانند

که رند صومعه می می خورد به چنگ و سماع

غریب و عاشق و مستم خدا نگهدارد

ز شر شحنه غدار و مفتی طماع

اگر طبیب ترش روی دیر می میرد

چه غم ز تلخی صبر است چون بود نفاع

برین بساط تماشاگریم تا بینیم

چه می کند امل پهلوان و مرگ شجاع

رسوم تو ننهد مهر و ماه تا دوران

هزار بار نگوید به تنگم از اوضاع

پی خرید سرانجام کارها رفتند

به آن دیار که نایاب بود و قحط متاع

تو را اگرچه به این خاکیان رجوعی نیست

ضمیر غایب ابدال را به تست ارجاع

تو قدر ذره چه دانی «نظیری » از خورشید

که دیده تو ضعیفست از تمیز شعاع

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
ظهیر فاریابی

سر ملوک جهان فخر دین تو آن شاهی

که ماه و مهر ز رای تو می برند شعاع

تویی که همت تو سر بدان فرو نارد

که با فلک بودش ملک کاینات مشاع

خدایگانا دانی که در ممالک تو

[...]

خواجوی کرمانی

بسوز سینه رسند اهل دل بذوق سماع

که شمع سوخته دل را از آتشست شعاع

حدیث سوز درون از زبان نی بشنو

ولی چو شمع نباشد چه آگهی ز سماع

بچشم آهوی لیلی نظر کن مجنون

[...]

حافظ

قسم به حشمت و جاه و جلالِ شاه شجاع

که نیست با کَسَم از بهرِ مال و جاه نزاع

شرابِ خانگیم بس مِیِ مُغانِه بیار

حریفِ باده رسید ای رفیقِ توبه وِداع

خدای را به مِی‌ام شست و شویِ خِرقه کنید

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از حافظ
جامی

سحر که صوفی صبح از نشیمن ابداع

فکند بر کتف کوه طیلسان شعاع

صفای کاسه می برفروخت بزم طرب

نوای نغمه نی برگرفت راه سماع

درآمد از درم آن مه گشاده و بسته

[...]

فیض کاشانی

منم غلام به اخلاص آن امام مطاع

از اوست امر و ازین بنده امتثال و سماع

نه لوح سینه غباری ز دشمنی دارد

نه با کسی بود از بهر مال و جاه نزاع

به دل محبت آل نبی بس است مرا

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فیض کاشانی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه