گنجور

حاشیه‌ها

محمد علی کبیری در ‫۲ سال قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۴:

ظاهرا این غزل را حضرت حافظ برای شاه شجاع قبل از تبعید به یزد سروده باشد البته غزل‌های دیگری هم هست که الان حضور ذهن ندارم  یادم آمد آنها را تقدیم می کنم

امیرالملک در ‫۲ سال قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۲۳ در پاسخ به یاسین دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷:

نظر جالبی است شاید از آنرو که حتی خودکشی هم جبری است

البته به این اشاره کنیم که در روزگار کهن ایران و بخصوص جمعیت مسلمانان خودکشی از امور نادر النوادر بوده و حتی سخن از ان هم نمیرفته. 

حمید ستوده در ‫۲ سال قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۰۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶ - در ستایش شمس‌الدین محمد جوینی صاحب دیوان:

با عرض ادب، من فکر نمیکنم بتوان ا هیچ منطقی بتوان حتی یک مصرع از این قصیده ریبا و  بامعنا را رد کرد یا نفی نمود. باید بیاد آورد که شیخ اجل این چکامه را زمانی سرود، که اوضاع اجتماعی آن زمان بدلیل سادگی زیست، و ارتباطات بین مردمان آنزمان، بسیار آسانتر، مردمی تر و مهربان تر از روزگار مابود. 

پیران سخن به تجربه گفتند،  گوش دار 

هان ای پسر، که پیر شوی،  پند گوش کن

گردش دوران برشما خوش باد و کامتان شیرین 

 

مهدی :): در ‫۲ سال قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۳۹ در پاسخ به اردشیر دربارهٔ سعدی » مواعظ » مثنویات » شمارهٔ ۳۹:

سلام علیکم 

می تواند درست هم باشد زیرا ممکن است شاعر برای وزن اینطور سروده باشد یعنی بودمی به دیدار مساوی است با به دیدار می بود .

یاسین مشایخی در ‫۲ سال قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۳۳ در پاسخ به مصطفی علیزاده -ف دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰۷:

غزل قشنگیه. اما باید بگم که این غزل در نسخه‌های خطی قدیمی‌تر دیوان شمس مثل: نسخه‌ی موزه قونیه، افیون قره حصار و اسعد افندی (قو-قح-عد) نیامده. لذا از مولانا نیست.

یزدانپناه عسکری در ‫۲ سال قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۰۱ دربارهٔ عطار » اسرارنامه » بخش اول » بخش ۱ - المقالة الاولی فی التوحید:

56- در آن وحدت چرا پیوند جویم - تویی مطلوب و طالب چند گویم 

114- زهی وحدت که مویی درنگنجد - در آن وحدت جهان مویی نسنجد

***

[سیدحسین نصر] (1)

لوگوس در آن واحد هم متحدکننده و هم هماهنگ کننده‌ی عالم است.

***

[هراکلیتوس] (2)
آنچه تغییرات و دگرگونی های جهان را وحدت و هماهنگی می بخشد لوگوس است. ظاهر عالم طبیعت تغییر و تبدل دائمی است و باطن آن لوگوس است، که یکی است و اصل حیات و قانون کلی الهی است.

***

[یزدانپناه عسکری]
مجموعه بودن آگاهی و نیروی حیاتی (لوگوس، نوس nous) انسان است که او را قادر به بالا ترین سطح حرکت جوهری از صورت نوعیه اش می نماید.

_______

1- نگاهی به فلسفه یونانی، ترجمه دکتر انشاءالله رحمتی

2- دایرة المعارف فارسی جلد دوم بخش اول، به سرپرستی غلامحسین مصاحب ، مرجع اصلی کتاب دایرة المعارف کلمبیا– تهران : امیرکبیر، کتابهای جیبی،1387 ص 2251

 

رضا از کرمان در ‫۲ سال قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۲۶ در پاسخ به زهیر دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲:

الیاس جان سلام 

خود شخص حافظ میفر ماید:

در نظر بازی ما بی خبران حیرانند

من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند

از بتان آن طلب ار طالب حسنی ای دوست

این کسی گفت که در علم نظر بینا بود 

 ویا سعدی فرموده:

نام سعدی همه جا رفت به شاهد بازی

وین نه عیب است که در مذهب ما تحسین است

ودر جایی دیگر گفته

جماعتی که ندانند حظ روحانی

تفاوتی که میان دواب و انسان است

گمان برند که در باغ حسن سعدی را

نظر به سیب زنخدان ونار پستان است

مرا هر آیینه خاموش بودن اولیتر

که جهل پیش خردمند عذر نادان است 

شاد باشید

 

سعید ابراهیمی بجد در ‫۲ سال قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۰:

سلام

برای درک بهتر آنچه که حافظ گرو گذاشته  است به بیت یکی مانده بآخر نگاه کنید. 

وکیل در ‫۲ سال قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۴۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۳:

درود و احترام به دوستداران و عاشقان حافظ . تشکر ویژه از جناب رضا ساقی که با ترجمه ساده و روان و پرمعنا ، علاقه و  اشتیاق این حقیر رو به خواندن غزلیات حافظ پر رنگ تر مینماید . لطفا اگر شماره تماس یا آدرسی از این بزرگوار دارید اعلام بفرمایید . Akhademi002@gmail.com

دکتر صحافیان در ‫۲ سال قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۹:

کسی به یاری‌ام نمی‌آید و روزگار مهربانی و عشق به پایان رسیده. ای یاران، ای عاشقان کجایید؟!
۲- آب حیات هم کدر شده و دیگر جان بخشی(ایجاد حال خوش) ندارد، خضر سبز قدم کجاست؟ گل پژمرده شد، باد بهاری کجاست؟( خانلری: گل بگشت از رنگ خود)
۳- دیگر کسی سخن از حق دوستی نمی‌زند، حق‌شناسان به کدام حال ناخوش افتاده‌اند و یاران چه شدند؟
۴-سالهاست که معدن جوانمردی، جواهری نداده است، چرا تابش خورشید و باد و باران تاثیری ندارد(باور قدیم:جواهرات بر اثر تابش خورشید شکل می‌گیرند)
۵-سرزمین ما کشور عاشقان و خاک عشق بود، عشق کی به پایان رسید؟! پادشاهان دلربایی چه شدند؟!(جناس مرکب: شهر یاران و شهریاران)
۶- در میدان زندگی، گوی کامیابی و بزرگواری انداخته‌اند، سوارکاران عرصه بزرگی و هنر چرا به میدان نمی‌آیند؟!
۷- گل‌های بی‌شماری شکوفا شدند اما پرنده‌ای نغمه خوش سرنداد، بلبلان را( هزار دستان یا هزار آوا) چه حالی پیش آمده؟!
۸- نوازنده فلک، زهره خوش نوا هم، نوای خوشی آغاز نمی‌کند، شاید ساز عودش سوخته، آری میخواران نیز رغبت مستی و حال خوش ندارند.
حافظ رازهای الهی بر همگان پوشیده است، خاموش باش! حال تباه روزگار را از که می‌پرسی؟!( همگان بی‌خبرند ازین راز سر به مهر)
ایهام در کل غزل: این غزل نیز بسیار نومیدانه است. و از نظر ظاهر مربوط به قتل و زوال حکومت ابواسحق است اما به قبض کلی و گلایه‌های عمر نیز راجع است.
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح

 پیوند به وبگاه بیرونی

الهه خانی در ‫۲ سال قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۵۲ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » درد زندگی [۲۵-۱۶] » رباعی ۱۷:

آیا مصرع دوم اینگونه نبوده:  ور نیست شدن به من بدی، کی شدمی؟

حباب در ‫۲ سال قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۱۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۱:

گویا فقط استاد شجریان توانایی آوازخوانی این قطعه سنگین را داشتند، بقیه بزرگواران نهایتا دکلمه خوانی کردند

یاسین مشایخی در ‫۲ سال قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۵۷ در پاسخ به علی اصغر آقاجانی دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳۹:

غزل قشنگیه. اما باید بگم که این غزل در نسخه‌های خطی قدیمی‌تر و معتبرتر دیوان شمس مثل: نسخه‌ی موزه قونیه، افیون قره حصار و اسعد افندی (قو-قح-عد) نیامده. لذا از مولانا نیست.

سفید در ‫۲ سال قبل، دوشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۴۷ دربارهٔ شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش چهارم - قسمت اول:

 

حکیمی گفت: اگر خواهی قدر نعمت های دنیا فهم کنی، بنگر که در دست چه کسان است!...

 

سفید در ‫۲ سال قبل، دوشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۴۳ دربارهٔ شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش چهارم - قسمت اول:

 

زد به تیرم بعدِ چندین انتظار

گرچه دیر آمد، خوش آمد تیرِ یار...

 

شد دلم آسوده چون تیرم زدی

ای سرت گردم چرا دیرم زدی...! 

 

سفید در ‫۲ سال قبل، دوشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۴۲ دربارهٔ شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش چهارم - قسمت اول:

 

از بس که رفو زدیم و شد چاک

این سینه همه به دوختن رفت...

 

حبیب شاکر در ‫۲ سال قبل، دوشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۲۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۳:

سلام بر سروران ارجمند 

خواب عالم نا آگهی و بیخبریست 

بی بهره چو سنگ عمر عزیزت سپریست 

آن می که رهاندت ازین بیخبری 

اکسیر حیات و شادی مستمریست 

سپاس از همه عزیزان

 

یاسین مشایخی در ‫۲ سال قبل، دوشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۵۷ در پاسخ به فريبرز دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹:

غزل قشنگیه. اما باید بگم که این غزل در نسخه‌های خطی قدیمی‌تر و معتبر دیوان شمس مثل: نسخه‌ی موزه قونیه، افیون قره حصار و اسعد افندی (قو-قح-عد) نیامده. و به قول استاد مجتبی مینوی: اگر غزلی در این سه نسخهٔ معتبر نباشه؛ نتیجه اینه که از مولانا نیست.

سفید در ‫۲ سال قبل، دوشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۵۵ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۳۵ - پیام گل:

 

تو پاکیزه‌خو را شکیبی نباشد

چو گردون گردان کند تندخوئی...

 

 

یاسین مشایخی در ‫۲ سال قبل، دوشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۵۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷۴:

غزل قشنگیه. اما باید بگم که این غزل در نسخه‌های خطی قدیمی‌تر دیوان شمس مثل: نسخه‌ی موزه قونیه، افیون قره حصار و اسعد افندی (قو-قح-عد) نیامده. لذا از مولانا نیست

۱
۸۰۷
۸۰۸
۸۰۹
۸۱۰
۸۱۱
۵۴۵۹