گنجور

حاشیه‌ها

علی زاهد پور در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۳ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۵۱ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۰۰ - در تهنیت عید و مدح جلال الدین شروان شاه اخستان‌بن منوچهر:

با سلام
در بیت 16، «جام» درست است نه «جان».
می آفتاب زرفشان جام بلورش آسمان ...

حمید کائنی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۳ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۰۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱ - سرآغاز:

بسیاری "بشنو این نی چون شکایت میکند" را درست میدانند، بر پایه این منطق که این نی خود مولوی است.
اما اگر این مصرع "بشنو از نی چون شکایت میکند" نوشته شود، این شکایتِ هر "نی" ای و یا همه "نی" هاست، در واقع حکایتِ نه تنها مولوی، بلکه همه انسانها.
و این هماهنگی بیشتری با بقیه شعر دارد، چرا که در چندین بیت، مانند بیت چهارم، "هر کسی کو دور ماند از اصل خویش / باز جوید روزگار وصل خویش"، مولوی همه انسانها را به آنچه درباره خودش بیان می کند، اضافه کرده.
از اینها گذشته، به نظر من "بشنو از نی چون شکایت میکند" بسیار شاعرانه تر و هنرمندانه تر است.
با سپاس

محمد در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۳ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۳۵ دربارهٔ حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹:

اکثر رباعیاتی که در گنجور نقل کرده اید متعلق به حافظ نیستند

محمد در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۳ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۳۴ دربارهٔ حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹:

چندین رباعی به حافظ نسبت داده شده که هر چند از ارزش ادبی والایی، هم‌سنگ غزل‌های او برخوردار نیستند اما در انتساب برخی از آن‌ها تردید زیادی وجود ندارد. در تصحیح خانلری از دیوان حافظ تعدادی از این رباعیات آورده شده که ده رباعی در چند نسخهٔ مورد مطالعه او بوده‌اند و بقیه فقط در یک نسخه ثبت بوده‌است. دکتر پرویز ناتل خانلری در باره رباعیات حافظ می‌نویسد: «هیچ‌یک از رباعیات منسوب به حافظ چه در لفظ و چه در معنی، ارزش و اعتبار چندانی ندارد و بر قدر و شأن این غزلسرا نمی‌افزاید.»
از صفحه ویکیپدیای حافظ

کاهه در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۳ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۱۹ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد چهارم » کیان اندوه:

عالی جنابان محمدزاده و علیقلی زاده عجب افاضه ای فرمودند.آفرین مشکلات پیچیدۀ بیت را حل کردند!!!بسختی میشد فهمید که نهتاب مهتاب است!!!

محمود دلنواز در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۲۴ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵:

گامی برای فصل گرفتاری بر دار ای رفیق که بیماری آتش مزن به خرمن عمر خویش گرآرزوی وصل به دل داری جانم فدای همت خوبانی کاندر طریق صدق شدند قربانی

ایمان کاظمی متخلص به ایمان در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۰۸ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۷:

با سلام
این شعر توسط ایرج در دستگاه سه‌گاه بسیار زیبا و استادانه در مجموعه برنامه‌ی گلها شماره‌ی 33 اجرا شده است.

فربد در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸۸:

مولوی نه ایرانیه، نه ترک، و نه... مولوی یه عارفه، یه انسانه! یه عارف متعلق به کل بشریته. پیامش برای کل انسان هاست!
چون که بی رنگی اسیر رنگ شد
موسئی با موسئی در جنگ شد
رنگ را چون از میان برداشتی
موسی و فرعون دارند آشتی

کسرا در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۴۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۹:

دکلمه ی این شعر زیبا در برنامه شماره ی 50 گلهای تازه

فربد در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۳۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸۸:

سلام. 1) عرفان چیه؟ عرفان یعنی طریق وصول به حق و حقیقت. 2) حق، نه نژاد داره، نه ملیت، نه زبان خاص و... 2) مولوی عارف بوده؟ با توجه به اشعار و آثار، و همینطور زندگی نامه مولوی، مولوی عارف بوده. عارف برای وصول به حق، از "خود"، "من" و "منیت" فارغ میشه؛ از هر نام و نشان و ... میگذره! در عرفان نه نزاد مطرحه، نه ملیت، و... حقیقت یکی و یگانه ست، و کسی میتونه به حق واصل بشه، که فقط "یکی" ببینه... 3) در عرفان همه انسانها، ریشه، روح و جان واحد دارن؛ رنگ و نژاد و...اعتباری هستن، و عامل تمایز یا برتری اونها بر هم نیست!
منبسط بودیم و یک جوهر همه
بی سر و بی پا بُدیم آن سر همه
یک گهر بودیم همچون آفتاب
بی‌گِره بودیم و صافی همچو آب
چون به صورت آمد آن نورِ سَرَه
شد عدد چون سایه‌های کُنگره
کُنگره ویران کنید از مَنجَنیق
تا رود فرق از میانِ این فریق

ذکی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۳۰ دربارهٔ شهریار » منظومهٔ حیدر بابا:

با سلام ترجمه به فارسی خیلی خیلی اشتباه داره لطفا ترجمه درست بگذارید

امید نامداری در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۳۶ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۲ - شمشیر قلم:

استاد شهریار یاد تو در دلم همیشه پابرجاست .روحت غرق رحت باد .بسیار زیبا بود

ناشناس در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۴۹ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۹:

این شعر رو اقای ارام خوندن
موسیقیش خیلی قشنگه

مریم در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۳۴ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » بهجت آباد خاطره سی:

من هرچی دنبال صوتی برای این شعر گشتم پیدا نکردم اگه کسی پیدا کرد بهم بگه ممنون میشم

داریوش شریفی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۳۰ دربارهٔ اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۲ - مناجات:

مصرع اول بیت ششم را میتوان با تو جه به مصرع دوم بیت قبل این گونه اصلاح کرد: هر یکی چون دیگری بیچاره ایست

احمد فرخ تبار در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۳۱ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » چهارپاره‌ها » مرغ شباهنگ:

داند ان روز نژاد ظالم که زما هر دو که خوردست فریب

پگاه در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۲۹ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳ - نقطه خال تو:

من این شعر را اینطور شنیدم:
بیت 1 مصرع 2: "وقت" افطار رطب در رمضان مستحب است
بیت 2: روز ماه رمضان زلف میفشان که "فقیر" // بخورد روزه خود را به "گمانی" شب است
بیت 3: "پس چرا" نقطه خال تو به بالای لب است
من اصل شعر را ندیدم، اما به نظرم کلمات جایگزین بیشتر در شعر می نشینند. مخصوصا فقیر (عاشق بیچاره) به جای فقیه

پگاه در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۲۶ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳ - نقطه خال تو:

من شعر را اینطور شنیدم:
بیت 1 مصرع 2: "وقت" افطار رطب در رمضان مستحب است
بیت 2: روز ماه رمضان زلف میفشان که "فقیر" // بخورد روزه خود را به "گمانی" که شب است
بیت 3 مصرع 2: "پس چرا" نقطه خال تو به بالای لب است.
البته شاید در کل خیلی تفاوت نکند. اما واقعا فقیر (عاشق بیچاره) به نظرم بهتر از فقیه در شعر می نشیند. و به نظرم بقیه کلمات جایگزین هم همینطور. البته من اصل شعر را ندیدم.

دکتر غلامعلی حامدبرقی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۴۲ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۹:

غارت دین می کنند آن کافر نیم مست؟!
به نظرم این بخش ، وزن یکسانی با بقیّه سطرهای شعر ندارد. لطفاً مرا راهنمایی بفرمایید. با تشکّر

ناشناس در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۰۱ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۶۰:

بیت 6
غلط: مسکن
درست: ممکن

۱
۴۱۵۴
۴۱۵۵
۴۱۵۶
۴۱۵۷
۴۱۵۸
۵۴۷۳