کوروش ایرانی اصل در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۴۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۰:
جناب محسن سعیدزاده
درود بر شما و چشم بینای تان...
آنجا که مرقوم فرمودید :" خواص مدعی فهم ؛ نمیتوانند مثل خود خیّام پاسخی برای آن بیابند، "....
بنده، اضافه بر فرمایشات حضرتعالی، سخت معتقدم که، ایشان (خواص)، پاسخ اینگونه شبهاتِ خیام اندیشانه را، نیک میدانند...
اما، بمنظور حفظ منافع دنیوی خویش، از پاسخگوییِ بیطرفانه به شبهات آن بزرگوار، خود را معذور داشته و کنون نیز، میدارند...
و اینچنین است که آدمی در مواجهه با پاسخهای ایشان ( خواص )، ناخودآگاه، و ناخواسته، بیاد عبارت معروفِ " گذرِ علی چپ" می افتد...
کوروش ایرانی اصل در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۰۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۰:
جناب "أمیر ح" گرامی...
آنچه شما مرقوم فرموده اید...
آیا بر پایه ی فیلم LUCY استوار است ؟
یا لاجرم، نشات گرفته از آن ؟
اگر اینچنین است... پس، بکارگیریِ کلمه ی "انشاءالله"، در پایان فرمایشات حضرتعالی، از چه روست ؟
صادق در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۴۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۱:
بیت ششم صحیح آن به شکل ذیل است:
دردیست در دلم که گر از پیش آب چشم
بردارم آستین برود تا به دامنم
ما معمولا برای پاک کردن اشک چشم از آستینمان استفاده میکنیم حال اگر اینکار را نکنم و از آستینم استفاده نکنم حجم اشک و درد انقدر زیاد است که تا دامن فرد جاری خواهد شد.
M-B در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۲۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:
راجع به مصرع
(مرغ هوا را نصیب و ماهی دریا)
هر دو کلمه مرغ و ماهی در حروف پایانی خود کسره می گیرند
بنابراین نظرات دوستان عزیز روفیا و امین صحیح می باشد
حسین گیلانی در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:
با عرض سلام و ارادت خدمت دوستان. من حدودا 5 سال در مورد ادیان با نماد نیلوفر ابی از قبیل میتراییسم و بودایی و برهمایی و ... تحقیق کرده ام تمامی انها دارای عقاید مشترکی بودند از جمله اعتقاد به تناسخ به جای اعتقاد به معاد و اعتقاد به الهه ها به جای خدای واحد و ... که نشان دهنده منفی بودن انهاست
رامین در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۵۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۰:
بنظر میرسد دوستان کلید این غزل مولانا را نادیده میگیرند، آنجا که میفرماید :
چندین هزاران سال شد تا من به گفتار آمدم
دوستان عزیز هم فراموش نفرمایند که مولانا از کودکی با خداپرستی و اسلام شروع کرده و بعدها رسید به آنجایی که میدانید و عملا زاویه معناداری پیداکرد با بسیاری از این تعالیم... البته بسیاری از دوستان تلاش فراوانی میکنند که ایشان را "به راه راست برگردانند" که البته بسیار هم ظریف و زیرکانه این کار انجام میشود و در اکثر موارد موفق میشوند که استدلالات محکمه پسندی هم ارائه کنند...!!!
البته اطرافیان و پیروان اجازه نداند که مولانا به سرنوشت دیگر بزرگان دچار شود یا اینکه خود آن بزرگوار تا حدی جانب احتیاط نگه میداشت، زیرک بود و نمیخواست جان گرانمایه را شهید فلان خر بنماید و همیشه "جاده خدا" را باز نگه میداشت... طبیعتا بعد از وفات، با استناد به اشارات و استفاده از تعابیر قرآنی اشعار مولانا و الی آخر ایشان را دوباره برگرداندند و ضمیمه کردند به همان چیزی که مولانا از آن رها شده بود و این از بزرگترین انحرافاتیست که دیده ام در عزیزان...
محمد در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۳۰ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۴:
منستت که در بیت 4 در مصراع دوم نوشته اید به چه معنااست . در لغت نامه هم نبود . فکر من کنم اشتباه نوشته اید .
Mohammad faraji rad در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۰۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶۵:
گرت امروز براند نه که فردات نخواند
بنظر درست می اید
ناشناس در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۰۳ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶:
شرف (مرد )به جود است و کرامت (نه سجود)
سندباد در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸:
بیت آخر کاه رفته ز جاست، نه کوه. اشاره به سبکی و کم وزنی است.
مجتبی در ۹ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۱۵ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۵:
بیت 4:شیر مهرت به ازل داده مرا دایه لطفت/ بیت6:خود همه فقرم وفاقت.../بیت8:بی تو سراپای زیانم
ارسلان در ۹ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۵۶ دربارهٔ عطار » اسرارنامه » بخش هفدهم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل:
سلام
بیت نوزدهم بقلم استاد کدکنی:
همی پرسی که این چون و آن چگونه ست؟ چرا این راست دیگر باشگونه ست؟
بیت سی و یکم مصراع دوم :
ز خود بگذر، قدم در راه دین زن بت است این نفس کافر بر زمین زن
Hamishe bidar در ۹ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۹:
کسی پرسید از ابلیس کای شوم
چو ملعونی خویشت گشت معلوم
چرا لعنت چنین در جان نهادی
چو گنجی در دلش پنهان نهادی
چنین گفت او که لعنت تیر شاهست
ولی اوّل نظر بر جایگاهست
نظر باید در اول بر نشانه
که تا تیر از کمان گردد روانه
تو این ساعت ازان تیری خبردار
نظر گر چشم داری بر نظر دار
نوید۷ در ۹ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۴:
ابیات پایانی آواز استاد شجریان در سینمایی دل شدگان متعلق به فائز دشتستانی ست و نه مرحوم مشیری.
سید محمد رضوی در ۹ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۷:
استاد محمدرضا شجریان به همراه ویلون استاد شاپور نیاکان در مجلسی خصوصی در سال 1358 به مناسبت تولد 39 سالگی استاد شجریان این قطعه را در بیات اصفهان اجرا نموده اند جدای از کیفیت پایین ضبط صدا، شما را به شنیدن این اثر فاخر دعوت مینمایم
روفیا در ۹ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۳۹ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹ - حالا چرا:
روفیای گرامی
اگر دوست نداری نخوان!
مگر کسی مجبورت کرده؟!
والا...
سالار فرحزادی در ۹ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۱۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۷۳ - فیما یرجی من رحمة الله تعالی معطی النعم قبل استحقاقها و هو الذی ینزل الغیث من بعد ما قنطوا و رب بعد یورث قربا و رب معصیة میمونة و رب سعادة تاتی من حیث یرجی النقم لیعلم ان الله یبدل سیاتهم حسنات:
صبح حشر کوچکست ای مستجیر / حشر اکبر را قیاس از وی بگیر
از منظر مولانا هر صبح وقتی ما از خواب بیدار میشویم روز قیامت در مقیاس کوچک هست و روز قیامت بزرگ بعد از مرگ اصلی، و اگه میخواهید بدانید عالم بعد از مرگ چگونه است همین دنیا را مشاهده کنید زیرا این دنیا سایۀ آن جهان آخرت میباشد. سایۀ ازاین جهت که این دنیا از ظاهروباطن تشکیل شده و ما فقط میتوانیم ظاهر را ببینیم و اصل که حقیقت است در باطن هر چیز نهفته میباشد و قابل رویت نیست. مگراینکه چشم باطن بین داشته باشیم. در جهان آخرت که حقیقت محض است دیگر ظاهر و پرده¬ای وجود نخواهد داشت و حقیقت مطلق آشکار میشود.
ما در این جهان (مستجیر) مستأجر و بطور موقت با زمانی بسیار اندک آمده¬ایم.
میم در ۹ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۰۶ دربارهٔ رهی معیری » منظومهها » راز شب:
من با این شعر خیلی خاطره دارم....
خاطرات شیرین....
حسین در ۹ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۹:
روفیای گرامی
در همین دوران در اصفهان لفظ جخ به کرات استفاده
مخصوصا بصورت جخ تازه
Hamishe bidar در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷: