همیشه بیدار در ۹ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۴۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:
این تفاسیرعرفانی شما را قبول دارم، هر چند که دوستان تفاسیر دیگری کرده بودند. به قول شما: هرکس به اندازه وسع (درک)خود زین خوان بهره برد. ممنونم از شما!
همیشه بیدار در ۹ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۳۵ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » مدح حضرت علی (ع):
متاسفم که هر جایی که جوابی ندارید، دیگران را متعصب مینامید، ولی تعصب در حاشا کردن و پوشاندن حق و حقیقت هم وجود دارد. بدانید که نه شما و نه همه دوستان و اساتید روشن فکرتان میتوانند حق و حقیقت را بپوشانند.
و مکرو و مکرالله و الله خیر الماکرین
احمد در ۹ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۲۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:
تفسیر بنده هم مربوط به هر دوبیت بود و نه جدا.
در مورد کلمه سگ،هم میتوان معنای1) کنایی آن را در نظر گرفت:سگ بهتر از من است به معانی پست و حقیر بودن.
2)و از نظر دوم میتوان سگ را مجاز از حیوان دانست،خیام میفرماید اگر میل بهشت کند به جای میل لقا و دیدار خداوند،مانند آن است که بعد روحانی انسان از بین رفته و به حیوان تبدیل شده،زیرا روح انسان از خداست و خداوند در کالبد میدمد و روح تمایل بازگشت به اصل خود(خداوند)را داراست.
و اما زشت بودن در نظر مردم:مردم عادی که به عرفان نرسیده و فقط در پی بهشت هستند،بهشت را بسیار با ارزش تر از دیدار خداوند میدانند و اینکه خیام به بهشت بی اعتناست را زشت (یا دیوانگی) میدانند.
کوکب در ۹ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۲۲ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » مدح حضرت علی (ع):
محمد جان
از پند تو ممنونم که گفتی :با متعصبین هم کلام مشو جان من ، که آب در هاون کوفتن است.
چَشم ، اطاعت
همیشه بیدار در ۹ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۱۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:
احمد جان دیدم، ممنونم!
ولی سگ چرا؟
و چرا "هر چند به نزد عامه این باشد زشت"؟
اگر تفسیر بیت اول را هم عارفانه بدانیم، بیت دوم هنوز معنی قابل قبولی ندارد.
احمد در ۹ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۰۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:
همیشه بیدار عزیز
چندتا کامنت بالاتر نوشتم عارفانش،دقت کنی میبینی
همیشه بیدار در ۹ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۰۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:
احمد جان اگر لطف کنی وبگویی که تفسیر عارفانه این شعر چیست، ممنون میشوم.
احمد در ۹ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۵۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:
روفیا و کوکب
این از ویژگی ها شعر ها عاشقانه بعد از سنایی است که عرفان و عشق را درآمیخت،این اشعار را میتوان به هر دوصورت بیان کرد پس مورد قبول هردوگروه قرار میگیرد.که اگه چنین نبود تا اینحد شهرت و محبوبیت نداشت.
پس این از ترفندهای شاعران است که شعر خود را طوری بسرایند که هرکس آن را بخواند بتواند مطابق میل و علاقه خود تفسیر کند،چه می خوار و ملهد چه متشرع و دیندار.
اما آنچه واضح است از انسانی با این همه درجات علمی در طب و ریاضی و نجوم و ... که کتبش تا قرون پیش در دانشگاه های جهان تدریس میشد،بعید است که معنای غیر عارفانه داشته و تا این حد سرسپرده به می و میخواری باشد که با علم جور نمی آید.
--هرکس به اندازه وسع (درک)خود زین خوان بهره برد--
سلام در ۹ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۳۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۸:
وقتی آدم میبینه یه نفر که سالها درگیره حافظ و سعدی بوده اینجوری از بالا به مردم نگا میکنه نا امید میشه که بخواد راه ادبیات رو پیش بگیره
جناب پرفسوووووووووووور بزرگ و جلیل القدر نکن این کارو که امثال من که میخوایم بیایم تو این راه دل زده و ناامید بشیم من هر جای دیگه انتظار شنیدن این حرفارو داشتم الا اینجا که محفل ادبیه
بقول دوست با معرفتمون خدا ایشالا همه رو به راه راست هدایت کنه
همیشه بیدار در ۹ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۲۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:
معلوم نیست که این رباعی واقعاً از خیام باشد . اما آنطور که دامادش نقل میکند خیام موحد از دنیا رفت وقتی که شفا را مطالعه میکرد. نمیگویم که میدانم از خیام نیست ولی باید این احتمال را داد.
همیشه بیدار در ۹ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۴۵ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » مدح حضرت علی (ع):
از علامه محمد تقی جعفری(رحمة الله علیه) نقل شده است: برخی از جامعه شناسان برتر دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا پیرامون موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند.
موضوع این بود: «ارزش واقعی انسان به چیست». برای سنجش ارزش بسیاری از موجودات، معیار خاصی داریم. مثلاً معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است. معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیت آن است. معیار ارزش پول پشتوانه آن است؛ اما معیار ارزش انسان ها در چیست.
هر کدام از جامعه شناسان، سخنانی گفته و معیارهای خاصی ارائه دادند. هنگامی که نوبت به بنده رسید، گفتم:اگر می خواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق می ورزد. کسی که عشقش یک آپارتمان دو طبقه است، در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشقش ماشین است، ارزشش به همان میزان است. اما کسی که عشقش خدای متعال است، ارزشش به اندازه خداست.
علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه شناسان سخنان مرا شنیدند، برای چند دقیقه روی پا ایستادند و کف زدند. هنگامی که تشویق آنها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان، این کلام از من نبوده، بلکه از شخصی به نام علی(علیه السلام) است. آنحضرت در نهج البلاغه می فرماید: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُه» " ارزش هر انسانی به اندازه چیزی است که دوست می دارد "وقتی این کلام را گفتم، دوباره به نشانه احترام به وجود مقدس أمیرالمؤمنین علی(علیه السلام) از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند.
حضرت علامه در ادامه می گفتند: عشق حلال به این است که انسان(مثلاً) عاشق پنجاه میلیون تومان پول باشد. حال اگر به انسان بگویند: «آی پنجاه میلیونی!» چقدر بدش می آید؟ در واقع می فهمد که این حرف توهین در حق اوست. حالا که تکلیف عشق حلال اما دنیوی معلوم شد، ببینید اگر کسی عشق به گناه و معصیت داشته باشد، چقدر پست و بی ارزش است!
اینجاست که ارزش و مفهوم «ثارالله» معلوم می شود. ثار الله اضافه تشریفی است؛ خونی که در واقع آنقدر شرافت و ارزش پیدا کرده که فقط با معیارهای الهی قابل ارزش گذاری است و ارزش آن به اندازه خدای متعال است .
همیشه بیدار در ۹ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۳۲ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » مدح حضرت علی (ع):
ببخشید کوکب خانم: جنابی را در یو توب دیدم که با تمسک به این آیه که شما استفاده کردید نه فقط به عقاید مردم بلکه به پیامبر و امام علی هم فحش میدهد (جناب بهرام مشیری). حال اگر شما کسایی را از غالیان میدانید برای بنده روشن نیست که چرا وقتتان را با کسایی میگیرید و در حواشی شعرای هم فکر خودتان نمینویسید...
همیشه بیدار در ۹ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۱۵ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » مدح حضرت علی (ع):
همانطور که هانی خانم میفرمایند توکل به حق همراه با سعی خود است که در آخر نتیجه میدهد:
گفت آری گر توکل رهبرست
این سبب هم سنت پیغمبرست
گفت پیغامبر به آواز بلند
با توکل زانوی اشتر ببند
رمز الکاسب حبیب الله شنو
از توکل در سبب کاهل مشو
مجید محمدپور در ۹ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۰۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۱:
مکن نماز بر آن هیچ کس : " نگزاردن نماز میّت کنایه از مومن نبودن مرده است و ناظر است بر آیه ی 84 سوره توبه که درباره منافقان به پیغمبر اکرم خطاب شده است : وَ لا تُصَلِّ عَلی أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لا تَقُمْ عَلی قَبْرِهِ إِنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ ماتُوا وَ هُمْ فاسِقُونَ . هیچوقت بر احدی از آنان که مرده ، نماز مگذار و بر قبرش مایست ، زیرا ایشان به خدا و رسولش کافر شدند و با حالت فسق مردند .
سیمین در ۹ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۳۵ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۱۳ - حکایت در معنی رحمت با ناتوانان در حال توانایی:
این مصرع پایانی رو من اینجوری خونده بودم :
یکی را به زندان در اش دوستان
کجا ماند اش عیش در بوستان ؟
هانی در ۹ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۲۹ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۶۰ - در شکایت دهر:
اطلاعات ناقص منی که شعر شناس نیستم این گونه می گوید که این بیت را به دو صورت می توان خواند و در هر دو گونه هم معنای یکسانی دارد:
نه همه مغز به که لختی پوست**نه همه صاف به که بعضی درد
یکبار این طوری:
نه همه مغز؛ به که لختی پوست**نه همه صاف؛ به که بعضی درد
و یک بار دیگر اینطوری:
نه همه مغز به؛ که لختی پوست**نه همه صاف به؛ که بعضی درد
تا نظر بزرگان چه باشد؟
روفیا در ۹ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۰۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:
هانی جان
کوکب جان
من لذات آنی دنیا را هم دوست دارم و نهایت استفاده از آنها را می برم.
ولی باید بگویم این لذت ها لازم اند ولی کافی نیستند.
درست مثل این است که به زندانی ای که قرار است فردا صبح اعدام شود یک چک یک میلیون دلاری بدهیم و بگوییم برو حالشو ببر!
برترین لذات دنیا در صورتی که بدانیم آخرش اعدام و نیستی است ارزش خود را از دست می دهند.
حتی لذت نیکو کاری!
من طراحی چنین بازی بی معنی را از آن هوش والا بعید می دانم.
لذا بر این باورم غیر از لذات آنی باید چیز های دیگری هم در این بازی طراحی شده باشند.
در عین حال تمام تلاش خود را میکنم تا انواع لذایذ و انواع درد ها و اصول و قواعد برخورداری یا پرهیز از آنها را کشف کنم.
به یاد دارم رییس دانشکده ما در شیراز آزمایش جالبی بر روی موش آزمایشگاهی را تعریف میکرد. موش در محیط بسته ای میتوانست با فشردن دکمه مخصوصی که توسط یک مدار به بدن او ارتباط داشت لذت جنسی را تجربه کند. موش بینوا آنقدر دکمه کذایی را فشرد تا مرد!!
موش در آن محیط بسته تنها یک یا چند قاعده معدود را کشف کرد،
شمپانزه قواعد بیشتری را کشف کرد،
انسان ها نیز بسته به میزان هوش هیجانی خود قواعد بیشتری را کشف کردند.
گرچه هیچکس به تحقیق نمی داند پس از طی این مرحله از بازی چه روی خواهد داد ولی با فرض اینکه بازی اینجا تمام نمی شود، هر کس در این مرحله قواعد بازی را بهتر بفهمد و امتیاز بیشتری بیاورد و بهتر بازی کند در مراحل بعد نیز موفق تر خواهد بود.
Dr.Mazluminejad در ۹ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۴۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۲:
*توصیف منظومه ی شمسی در رباعی خیام
¤درود بی کران به دوستان و دست اندرکاران گنجور که کاری سترگ کردند.
این پر رمز و راز ترین رباعی خیام نیشابوری است و آن نغزی که در مغز جا داده اگر خوب رمزگشایی شود مایه مباهات نیشابور ، خراسان و ایران بزرگ است.
شک نیست که چراغ و دان باید جدا بیاید و حیف بود که وقت این چارانه را با این مسئله واضح بگیریم. ترکیب " فانوس خیال " حداقل در ظاهر مثالی و تشبیهی نیست که خیال را به فانوس تشبیه کرده باشد گرچه سایه های وهم انگیز حاصل از نور فانوس بهترین مثال خیال آوری است اما در قدیم نوعی فانوس اسباب بازی وجود داشت به نام فانوس خیال که وقتی شعله آن را می افروختند در اطراف فانوسی ذرات تعبیه شده شروع به گردش حول آن می کردند این فانوس هنوز در چین ساخته می شود.
شکل فانوس از هزار سال پیش تاکنون تغییرات زیادی نکرده است. سیم های مدوری که شیشه ی فانوس را حفاظت می کند بسیار شبیه مدارهایی است که سیارات منظومه شمسی روی آن به گرد خورشید می چرخند. مراد از چراغ در این چارانه ی شگفت، شعله فانوس است ... خیام سالها قبل از دانشمندان متاخر مانند گالیله ، می دانست که در این چرخ فلک ، خورشید ثابت و سیارات به گرد وی می چرخند ...
این رباعی توصیف حیرت برانگیز از منظومه ی شمسی است در هزار سال قبل !!!
عبداله احمدی آرمتین در ۹ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۲۲ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۴:
ای دلبرعیسی نفس ترسایی /خواهم شبی به برم توبی ترس آیی
گه پاک کنی به آستین چشم ترم /گه برلب خشک من لب تر سایی
احمد در ۹ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۵۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵: