هانی در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۱۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:
چیز دیگری که گاهی مرا می خنداند این است که جزو بهترین افتخارات ما ایرانیان طبق اعتقاد خود ما، امثال حافظ و مولوی و سنایی و خیام و ابن سینا هستند.
اگر واقعا این ظاهر نوشته ها و اشعار اینها را درباره ی شراب و می و ... در معنای لغوی بگیریم انسان هایی به شدت پست و مفلوک و گرفتار در انحراف های جنسی و رفتاری و ... هستند و جای افتخار کردن ندارند.... چون بعضی جوان های محل زندگی ما همین هرزه کاری ها را می کنند ولی هیچ گاه رنگ خدایی به شراب خوردن و هرزه گری و بی ناموسی شان نی دهند و از طرف دیگر اگر هم با دخترکان و پسرکان رفتار زشتی بکنند همه جا جار نمی زنند و در همان حال هم آن دختر و پسرها را تا سر حد پرستش بالا نمی برند...
یعنی اگر ظاهر گفته های اینان را باید بگیریم دیگر نمی دانم چه اصراری است که این انسان های پست فطرت را جزو افتخارات بدانیم؟ آیا بهتر نیست مایه ننگشان بدانیم؟ حیف نیست شب یلدا و در سفره ی هفت سین به جای دیوان حافظ که این همه پستی را در وجودش جمع کرده، دیوان گوته و رامبو را بگذاریم؟
در مدارس به جای آموزاندن اشعار این مایه های ننگ، سندگی نامه و سخنان چارلی چاپلین را که خیلی بهتر از این ننگیات است یاد دهیم؟
نام خیابان ها و فرهنگسرا ها را به جان اف کندی و گاندی و گالیله تغییر دهیم...؟
محمود در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸:
آن چه در کتاب متون ادب فارسی دوره دبیرستان در این شعر زیبای حافظ خواندم این بیت به گمان این گونه درست تر است .زبان ناطقه در وصف شوق ما لال است چه جای کلک بریده زبان بیهده گوست
هانی در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۰۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:
البته یک فرق کوچک! بین این دانشمندان شرابخوار زمان ما با دانشمندان و عارفان شرابخوار گذشته هست... دانشمندان ما در علوم مرتبط با دین هم کتاب می نوشته اند و مثلا همین حافظ تفسیر قرآن درسمی داده و خیام کتاب خداشناسی و الهیات می نوشته است.
کمی! فرق است بین این دو دسته.... و حداقل نمی توانیم احتمال بدهیم که شاید منظور عارفان و دانشمندان خداشناس ما، از شراب و می، همین می رایج و شراب معهود نیست... تا به خاطر همین احتمال، دست کم با حکم قطعی آنها را شرابخوار ندانیم.
حمید رضا در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۰۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:
خانم/جناب ناشناس 2
آنچه که دانش انسان شناخته شده “knowledge”، در سه بخش است: علوم “science”، هنر، و فلسفه.
معنی فلسفه آن قسمتی از دانش است که قابل اثبات نیست و فقط در حد یک باور میتواند باشد.
محافظه کاری یا آزادی خواهی در سیاست، آزاد منشی یا کمی تکبر در پرورش کودکان، اینکه از کجا آمده ایم و به کجا خواهیم رفت، از جمله دانشهای فلسفی هستند.
ما فقط می توانیم دلیل بیاوریم که چرا به باوری رسیده ایم، نه اینکه دلیل بیاوریم چرا فقط باور ما درست است.
زیبایی در اینجاست که با باورها و دلیل های یکدیگر آشنا شویم، و دشواری جاییست که کسی آنچنان شیفته باور خود باشد که دگر اندیشان را نادان و…. ببیند و با هر ابزار و توانایی که دارد صدای آنان را خفه کند.
پاسخ پرسش تان از من را میتوان در آخرین پیامم به جناب آقای احمد یافت.
باورهای من و ایشان درباره خیام کاملأ متتفاوت اند. اما من از خواندن نوشته شان لذت بردم و دلایل و نتیجه گیری های ایشان برایم بسیار شیرین بودند.
چه کسی با چه دلیلی میتواند ثابت کند کدام یک از ما حقیقت را می گوید؟
هانی در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۰۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:
هر کس در این مرحله قواعد بازی را بهتر بفهمد و امتیاز بیشتری بیاورد و بهتر بازی کند در مراحل بعد نیز موفق تر خواهد بود.
اوکی...
احمد در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۴۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:
جناب حمیدرضا
سلام و درود.
نوشیدن شراب با دایم الخمری و عشق ورزیدن به شراب کاملا متفاوت است.آن شرابی که خیام در این شعر و دیگر اشعار او معرفی کرده شرابیست مقدس که خیام از بهشت نیز بخاطر نوشیدن آن شراب میگذرد و آن شراب را آرزوی خود میخواند.
لکن،کوته اندیشی محض است اگر بگوییم یک فیلسوف و داشنمند عالی مرتبه که علم را اساس هرچبز میداند برای شرابی که عقل را ضایع میکند و علم را به فنا میدهد تقدس قایل شود.
(کمتر شعری از خیام میابید که نام شراب یا می در آن نباشد،طبق نظر شما باید چنین فردی یک خراباتی باشد و پیوسته به نوشیدن شراب بپرداز،آیا این دو کاملا نقیض یکدیگر نیستند؟)
--هرکس به اندازه وسعت درک خود ازین خوان بهره برد--
ناشناس در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۵۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۴۲ - تتمهٔ حکایت خرس و آن ابله کی بر وفای او اعتماد کرده بود:
بد گمانی مرد را سدیست زفت
ناشناس دوم در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۵۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:
آقای حمیدرضا
حتی اگر آن کس ضمن انتقاد خود، برای سرزنش لذت گرایی شما و برای وجود آن بهشت مورد باورش، دلیل هم بیاورد، شما باز عقل! خود را به دلیلش-نه خودش- نمی دهید؟(در صورتی که دلیلش واقعا دلیل باشد).
ولگرد در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۰:
طبق تصحیح محمد علی فروغی مصرع دوم "در دست نخواهد به جز از باد بدن" آمده.
حمید رضا در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:
درود به جناب احمد گرامی،
تفسیر شما بسیار خواندنی وجالب بود. از دیدن برخورد خوب شما با دگراندیشان خوشحالم.
فرمودید «اما آنچه واضح است از انسانی با این همه درجات علمی در طب و ریاضی و نجوم و … که کتبش تا قرون پیش در دانشگاه های جهان تدریس میشد،بعید است که معنای غیر عارفانه داشته و تا این حد سرسپرده به می و میخواری باشد که با علم جور نمی آید.»
جناب احمد، با کمی شناخت از فرهنگ مردم غرب و یا با جستجویی کوتاه در اینترنت، به آسانی میتوان دریافت که بسیازی از دانشمندانی چون ادیسون (که من و شما روزانه از کارهایش استفاده می کنیم) گرفته تا کسانی که امروزه کامپیوتر و نرم افزار و اینترنت را در اختیارمان گذاشته اند تا ما با فشار دادن چند کلید با هم تبادل نظر کنیم، شراب می نوشیده اند.
علاوه بر آن دانشگاه هایی مانند UC Davis در کالیفرنیا که جزو 60 دانشگاه معتبر جهان است، دارای بخش عظیمی در رشته شراب سازی است.
با سپاس
حمید رضا در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:
جناب سیاوش گرامی،
من چون اضطرابی درباره رفتن یا نرفتن به بهشت یا دوزخ ندارم، پاسخی برای شخصِ شما ندارم.
اما اگر کسی روش زندگی من که خوش گذرانی بخش عمده آن است را به انتقاد بگیرد و بگوید که من هرگز به بهشتِ مورد باور او نخواهم رفت و مرا گمراه بخواند و ناتوان در شنیدن حقیقت، پاسخم به شما بله است، و براستی سگ یا هر حیوان دیگری از من خیلی بالاتر است، اگر عقلم را به دست آن شخص بسپارم.
کمال در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۱۶ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۰:
جمع آن : 6794
بودی که بودا شد در ۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۳۶ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:
گفت زان زهزن بگو چون برد عقلت، گفتم او
مضمر اندر مکمن دل گشت و آنجا زد کمین
بادبان بشکسته را گر صرصری آید چه سود
کی شود جاهل فکور از نطق نیک همنشین
حسین در ۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۳۸ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۹:
منظور بیت هفتم این است که بنده هرگاه به وسیله ی مستحبات که خداوند واجب نکرده است به او تقرب جوید و محبوب او شود خداوند گوش او و چشم او و زبان او میشود پس اگر خدا را بخواند او را اجابت میکند
جای دل و جان گرفت جمله ی اجزای عشق
واین برای عارفان میسر است که به فنای الاه رسیده اند وبعد از محو به صحو میرسن
احمد صدری در ۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۳:
جناب مرتضی
لزومی به تغییر قیاسی «نه راست» به «براست» در بیت «صنعت مکن» نیست. معنی بیت درست است به این دلیل که «فراز کردن در» در حافظ به معنی بستن آن میباشد نه باز کردن آن. قرینه این معنی را در بیت دیگر حافظ می یابیم:
حضور خلوت انس است و دوستان جمعند
و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید.
ناشناس در ۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۱۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:
ناشناس در ۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۱۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:
در کتاب “هستی و مستی” تصویری نو و متقاوت از خیام و باورها و آموزه های وی ارائه میشود که با تفاسیری که تاکنون از خیام شده، متفاوت است و ما با خیامی مواجهیم که در جایگاه فیلسوف– ادیب در رباعیات خود نیز فلسفهورزی میکند و با ذوق ادبی که دارد در مورد مشکل ترین مسایل فلسفه میاندیشد.
همچنین در این کتاب ما خیامی را میبینیم که پیش از مرگش خلالی در میان دندان داشت و مرتب از “واحد و کثیر” سخن میگفت و در طرز تفکر و راه و رسم زندگی خود بیش از هر شخص دیگری به سقراط شباهت دارد چرا که او هم همانند سقراط فضیلت را در علم و معرفت عقلانی میداند و به معرفت نفس و خودشناسی بیش از هر چیز دیگری توجه میکند.
کتاب “هستی و مستی” روایت غلامحسین ابراهیمی دینانی از دنیای پررمز و راز خیام به همراه تفسیر او از رباعیات این شاعر نامدار ایرانی در فاصله کمتر از سه ماه به چاپ دوم رسیده بود.
این کتاب 456 صفحهای را که کریم فیضی هم در تالیف آن با استاد دینانی همکاری داشته، انتشارات موسسه اطلاعات اواخر سال 88 در 2500 نسخه و با قطع وزیری چاپ کرد و در فاصله سه ماه بعد از چاپ اول، نایاب شده و دوباره به زیر چاپ رفته است. (less)
More Details
سیاوش بابکان در ۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۳۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:
جناب حمید رضا،
پرسش مرا پاسخ ندادید! راست بگویید
بر کشتزاری سیراب ، خلوتی میسر، حور سرشتی درکنار و پیاله ای بر کف ، این نقد به نسیه بهشت وا مینهید ؟؟؟
همیشه بیدار در ۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۱۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:
سمانه گرامی من هم این گمان را کردم. میتوانید کمی از "وزن محکم و استوار رباعیات خیام" بگویید؟
ممنونم از شما!
نفیسه در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۳۵ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۲۴: